قرآن و خاندان نبوت
در سراسر قرآن كریم ، آیات بسیارى - و گاه سوره اى
-
وجود دارد كه درباره امیرالمؤ منین ابوالحسن على بن ابیطالب (ع ) نازل شده است و
دانشمندان تفسیر، از شیعه و سنى ، در تفسیرهاى خود با ذكر مدرك بیان كرده اند. این
آیات ، بعضى مربوط به خود آن حضرت و پاره اى مربوط به خاندان نبى اكرم (ص ) است ،
كه وى بزرگ و سرور آنان مى باشد. این گونه آیات بسیار است ، كه اگر بخواهیم تنها به
نام بردن آنها هم اكتفا كنیم ، باز سخن به درازا خواهد كشید. از این رو سه مورد را
با شرح مختصرى ذكر مى كنیم.
آیه ولایت
انما ولیكم الله
و رسوله والذین آمنوا، الذین یقیمون الصلاة و یؤ تون الزكوة و هم راكعون
-
همانا جز این نیست كه ولى امر شما خداوند است
و رسول او، و كسانى كه گرویدند و نماز مى گزارند و زكات (صدقه ) مى دهند، در حالتى
كه در ركوع باشند
. (1)
این آیه به نقل 66 نفر از مفسران و فقیهان بزرگ
اهل تسنن ، درباره على (ع ) نازل گشته است ، و حتى دانشمندان سنى ، اشعارى را كه
حسان بن ثابت
در این موقع در ستایش
امام سروده و این موضوع را به روشنى تشریح كرده است ، نگاشته اند
. (2)
این آیه ، صرف نظر از اصل خلقت و نزول آن
درباره امیرالمؤ منین ، بر امامت و ولایت او پس از نبى اكرم دلالت مى كند؛ آن هم
ولایت و سرپرستیى كه در ردیف ولایت خداوندى و ولایت رسول اكرم است ، مخصوصا با این
اسلوب ادبى محكم و جمله بندى مؤ كد و بلیغ ، و صراحت تمام و آغاز كردن آیه به
انما كه انحصار را مى رساند. و از اینجاست
كه امامت بلافصل و خلافت او، در متن كتاب آسمانى ما به خوبى دیده مى شود
.
سوره
هل اتى
این سوره نیز به نقل 34
دانشمند و مفسر از اهل تسنن ، درباره خاندان نبى گرامى نازل شده كه سه شب پیاپى
ایثار كردند و غذاى افطار خویش را به مسكین و یتیم و اسیر دادند
(3)
.
این فضیلت به قدرى اشتهار یافت كه شعراى تازى ،
قصیده ها و اشعار بسیارى ، از جمله این مصرع لطیف
وفى غیرهم هل اءتى هل اءتى ؟
را سرودند. و شافعى گفت
:
انا عبد لفتى انزل فیه هل اءتى
-
من بنده جوانمردى هستم كه سوره هل اتى در باره اش شده است
.
نامگذارى شیعه
در میان آیاتى كه در مدح على (ع ) نازل گشته است ، اینآیه :
ان الذین آمنوا و عملوا الصالحاتاولئك هم خیر البریة .
- همانا كسانى كهگرویدند، و كردار شایسته انجام دادند، خود بهترین آفریدگان هستند.
و حدیث پیغمبراكرم (ص ) درباره آن ، كه در كتابهاى تفسیر و تاریخ اسلامى مذكور است ، بسیار جلبنظر مى كند. چون علماى اهل تسنن در شاءن نزول آن ، از جابر بن عبدالله انصارى ،صحابى جلیل ، روایت كرده اند كه مى گفت :
در حضور پیغمبر بودیم كه على بنابیطالب رسید. پیغمبر فرمود: برادرم بر شما وارد شد. آنگاه دست به كعبه زد وفرمود:
به خدایى كه جانم در دست اوست : ان هذا وشیعته هم الفائزون یوم القیامة: همانا فقط این مرد و شیعیانش در روز پاداشرستگارند. او نخستین كسى است كه به من گرویده و از همه شما در پیمان خدا پایدارتر ودر امر خدا استوارتر است ، و نسبت به مردم عادلتر و در تقسیم ، مساوات جوتر، ومزیتش پیش خداوند از همگان افزونتر است
آنگاه آیه مذكورنازل گشت(4)
نیز روایت كرده اند كه هنگام فرود آمدن اینآیه ، پیامبر بزرگ فرمود:
انت یا علىوشیعتك .
- این كسان كه گرویدند، و كردارشایسته انجام دادند، و بهترین آفریدگانند، تو و شیعیانت هستید(5)
محدثان و مفسران اهل تسنن كه این حدیث را دربیان نزول آیه مذكور نقل كرده اند، نامها و كتابهایشان درالغدیر یاد شده است . براى اطلاع بیشتر بهآن كتاب ، و كتاباصل الشیعة و اصولها(6)و كتاباعیان الشیعة(7)و كتابالمراجعات((8مراجعه كرد.
نتیجه
شیعه (پیروان على ) راخود پیامبر اكرم و بانى اعظم اسلام ، به این اسم نامیده است . و حتى مدتها پیش ازصحنه فروزان غدیر، شیعه وجود داشته ، و در زمان حیات پیغمبر به این نام خوانده مىشده اند. و تا آنجا مورد لطف خاص وى بوده اند كه نتیجه اصلى و منظور نهایى دین را - كه رستگارى در جهان جاوید و روز پاداش است - بدانان منحصر كرده است . و از اینجا بهتاریخ پیشینیان شیعه و نامگذارى آنان كاملا آگاه مى شویم ، و هم به غرض ورزى برخىاز نویسندگان و بى اطلاعى برخى دیگر پى مى بریم ، كه این حقایق را درست مطرح نكردهاند.
تذكر اخلاقى
شیعیان على كه رستگارى و سعادت ، ویژه آنان خواهد بود،همان كسانى هستند كه پس از ایمان به خدا، جز به كردار نیك و اعمال شایسته ، مبادرتنورزند و امیرالمؤ منین - آن نمونه عالى تربیت اسلامى و پیشواى مقدس انسانى - وگفتار و كردارش را سرمشق خود قرار دهند.
پی نوشتها:
1- سوره مائده (5)، آیه 55
.
2- الغدیر، ج 3، ص
156-167.
3- الغدیر، ج 3،ص 107-111
.
4- الغدیر، ج 2،ص 57-58
.
5- الغدیر، ج 2،ص 57-58
.
6-
ص
45
19 از چاپ صیدا، و از ترجمه
فارسى آن با نام
ریشه شیعه و پایه هاى آن
ص 25 به بعد؛ و هم رجوع شود به كتاب
فایده
و لزوم دین
ص 137-153
.
7- جلد دوم
.
8- ص 43، چاپ سوم ؛ و از ترجمه فارس
آن
مناظرات
ص 62؛ و نیز رجوع شود به
كتاب
الفصول المهمة فى تالیف الامة
ص
38-44
، چاپ دوم
.
منبع
:
كتاب
داستان
غدیر