پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله - تلاش هایى ناكارآمد براى بى اعتبار كردن حدیث غدیر ( نگاهی به حدیث غدیر )
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

تلاش هایى ناكارآمد براى بى اعتبار كردن حدیث غدیر ( نگاهی به حدیث غدیر )

در این بخش، به گوشه اى از تلاش هاى عالمان اهل تسنّن در توجیه واقعه تاریخى غدیر مى پردازیم .
بزرگان اهل سنّت راه هایى را براى توجیه این واقعه به كار برده اند تا مفاد این حدیث شریف با اتفاقات پس از رحلت رسول خدا صلى اللّه علیه وآله منافات نداشته باشد; ولى آن ها با انكار یكى از قطعى ترین سنّت هاى رسول خدا صلى اللّه علیه وآله خود را از مصادیق این آیه شریفه قرار داده اند و به دوران جاهلى باز گشته اند. آن سان كه خداوند متعال در قرآن كریم مى فرماید
:
(وَمَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّه شَیْئاً)1

محمّد صلى اللّه علیه وآله فقط فرستاده خداست و پیش از او فرستادگان دیگرى نیز بودند آیا اگر او بمیرد و یا كشته شود، شما به عقب باز مى گردید (و اسلام را رها كرده به دوران جاهلیت برمى گردید)؟ و هر كس به جاهلیت باز گردد هرگز به خدا ضرر نمى زند .
اینك به بخشى از تلاش هاى ناكارآمد آنان در برابر حدیث غدیر اشاره مى نماییم
.
مناقشه در صحّت حدیث غدیر
راه دیگرى كه اهل سنّت براى بى اعتبار كردن «حدیث غدیر» پیموده اند، اشكال كردن در صحّت حدیث غدیر است. برخى از آنان از جمله فخر رازى گفته اند: ما صحّت حدیث غدیر را نمى پذیریم.
در پاسخ به این مناقشه، در گذشته یادآور شدیم كه عدّه بسیارى از بزرگان اهل تسنّن به تواتر «حدیث غدیر» تصریح نموده و این حدیث شریف را در كتاب هایى كه فقط به نقل احادیث متواتر پرداخته و به همین علّت تألیف شده است، ذكر كرده اند.

ادّعاى عدم تواتر «حدیث غدیر»
از راه كارهاى ناكارآمد دیگرى كه براى بى اعتبار كردن حدیث غدیر صورت گرفته، ادّعا شده است كه حدیث غدیر متواتر نیست.
ابن حزم اندلسى و بعضى از پیروانش قائل به عدم تواتر «حدیث غدیر» هستند و از معاصران نیز شیخ سلیم بشرى مالكى مصرى، در نامه اى كه به سیّد شرف الدّین رحمه اللّه مى نویسد، چنین مى نگارد:
شما شیعیان قائلید كه امامت، اصلى از اصول دین است و شكّى نیست كه اصول دین جز با خبرهاى متواتر و یا دلیل هاى قطعى ثابت نمى شود و ما در تواتر «حدیث غدیر» با شما موافق نیستیم. در نتیجه امامت على با حدیث غدیر ثابت نمى شود.
به عبارت دیگر، اینان صحّت حدیث غدیر را پذیرفته اند; ولى در تواتر آن اشكال كرده اند. پس اگر تواتر حدیث غدیر تمام نشود، استدلال به امامت على علیه السلام نیز تمام نخواهد شد; زیرا حدیثِ ظنى، گرچه صحیح و معتبر باشد ولى نمى تواند اصلى از اصول دین را ثابت كند زیرا اصول دین ناگزیر باید با قطع و یقین ثابت شود و حدیث ظنّى، مفید قطع نبوده و نخواهد توانست امر قطعى را ثابت كند.

 در پاسخ این اشكال مى گوییم: در صورتى این ایراد وارد است كه تواتر «حدیث غدیر» ثابت نشود; ولى ما اهل سنّت را ملزم مى كنیم كه پیشوایان بزرگ آن ها افرادى چون: ذهبى، ابن كثیر، ابن جَزَرى، سیوطى، كتّانى، زبیدى، متّقى هندى و شیخ على قارى بر تواتر «حدیث غدیر» تصریح كرده اند.
از طرفى در شرح حال ابن حزم اندلسى نوشته اند كه وى از نواصب بوده و با اهل بیت علیهم السلام دشمنى داشته است. در احوالات او مى نویسند: شمشیر حَجّاج بن یوسف ثقفى (در دشمنى با على علیه السلام) با زبان ابن حزم دو برادرند كه از یك مادر زاده شده اند. شقى تر از ابن حزم كسانى هستند كه از او پیروى كرده و سخنان باطل این شخص ناصبى را مستند آراى خود قرار داده اند.
البتّه كمبود فرصت از قلم فرسایى بیشتر در این باره جلوگیرى مى كند; وگرنه به برخى از سخنان باطل این مرد اشاره مى كردیم كه بنا بر این گفته هایش مى توان به كفر او حكم كرد.
بنا بر این با اعتراف بزرگان و پیشوایان اهل تسنّن به تواتر «حدیث غدیر»، این اشكال نیز از كار افتاد.

آیا كلمه «مَوْلى» در كلام عرب به معناى «اَوْل ی » آمده است؟
اساسى ترین اشكال اهل سنّت بر دلالت «حدیث غدیر» این است كه دلالت این حدیث بر مدّعاى شیعه وقتى تمام است كه كلمه «مَوْلى» ـ كه در حدیث شریف آمده است ـ در استعمالات فصیح عرب به معناى «اَوْلى» آمده باشد .
پیرامون این اشكال شیخ عبدالعزیز دهلوى، صاحب كتاب تحفه اثنا عشریّه مى نویسد: به اتّفاق اهل لغت، واژه « مَوْلى» به معناى «اَوْلى» استعمال نشده است. وى با این ادّعا، «حدیث غدیر» را از دلالتش بر مدّعاى شیعه ساقط كرده و ادّعا مى كند كه هیچ یك از اهل لغت واژه «مولى » را به معناى «اولى» به كار نبرده اند .
ما با سه روش به عبدالعزیز دهلوى و همفكرانش پاسخ مى دهیم :
1- حدیث شریف غدیر تنها با واژه «مَوْلى» نقل نشده است ; بلكه با واژگانى هم چون: «ولىّ»، «امیر» و مانند این دو نیز آمده است كه پیش تر به آن ها اشاره شد .
2- پیش تر تذكّر دادیم كه
الحدیثُ یُفَسِّرُ بَعْضُهُ بعضاً
برخى از حدیث ها، برخى دیگر را تفسیر و بیان مى نمایند. بنا بر این بر فرض این كه واژه «مَوْلى» در «حدیث غدیر» مبهم باشد، با استفاده از نقل هاى دیگر ابهامى كه آنان مدّعى هستند برطرف شده و در نتیجه، اشكال وارد بر حدیث شریف منتفى خواهد شد .
3- آن چه كه اساس و بنیان اشكال اهل سنّت را فرو مى ریزد این است كه در قرآن كریم 2 و احادیث صحیحى كه در كتاب هاى اهل تسنّن; از جمله صحیح بُخارى و صحیح مسلم موجود است واژه «مَوْلى»، به معناى «اَوْلى» به كار رفته است .
گفتنى است كه ورود در این بحث به طور تفصیلى و در پرتو استدلال به قرآن، روایات، اشعار فصیح عرب و كاربردهاى ادبى زبان عرب به مجال وسیع ترى نیاز دارد كه ما در این مجال فقط به ذكر اسامى عدّه اى از بزرگان تفسیر، لغت و ادب اهل تسنّن بسنده مى كنیم كه اینان تصریح كرده اند كه واژه «مَوْلى»، در لغت عرب، به معناى «اَوْلى» آمده است
:
1- ابوزید انصارى، لغوى معروف
2- ابوعبیده بصرى (معمّر بن مثنّى (
3- ابوالحسن اخفش
4- ابوالعبّاس ثعلب
5- ابوالعبّاس مُبرِّد
6- ابواسحاق زجّاج
7- ابوبكر بن انبارى
8- ابونصر جوهرى، نویسنده كتاب معروف صِحاح اللّغة
9- جار اللّه زمخشرى، نویسنده تفسیر معروف كشّاف
10- حسین بَغَوى، نویسنده كتاب تفسیر مصابیح السنّة
11- ابوالفرج ابن جوزى حنبلى
12- ناصرالدّین بیضاوى، نگارنده كتاب معروف تفسیر بیضاوى
13- نَسَفى، نویسنده كتاب معروف تفسیر نَسَفى
14- ابوالسّعود عمادى، نویسنده تفسیر معروف ابوالسُّعود
15- شهاب الدّین خفاجى، صاحب حاشیه مفصّل بر تفسیر بیضاوى
هم چنین برخى از بزرگان لغت و ادب در توضیحاتى كه بر تفسیر بیضاوى نوشته اند بر این مطلب تصریح نموده اند. به نظر مى رسد كه تصریح همین مقدار از دانشمندان بزرگ اهل تسنّن در پاسخ به این اشكال كافى است .
كوتاه سخن این كه: واژه «مولى» در قرآن كریم به كار رفته و به «أولى» تفسیر شده است، آن جا كه خداوند متعال مى فرماید :

) هِیَ مَوْلاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصیرُ) 3
جایگاه شما آتش است و همان شایسته شماست و چه بد جایگاهى است .
مفسّران در تفسیر این آیه گفته اند :
هى أولى بكم وبئس المصیر
آتش شایسته شماست و چه بد جایگاهى است .
البته در این زمینه احادیث بسیارى رسیده است و این مطلب در اشعار عربى فصیح نیز آمده و در واژگان لغویان نیز بیان شده است. 4

« حدیث غدیر » بر امامت بلا فصل، دلالت نمى كند !
آن گاه كه اهل سنّت نتوانستند با روش هاى علمى «حدیث غدیر» را بى اعتبار سازند، دلالت آن را زیر سؤال بردند و گفتند : ما دلالت «حدیث غدیر» را بر امامت على علیه السلام و این كه او به سان پیامبر صلى اللّه علیه وآله به مؤمنان از خودشان شایسته تر است، مى پذیریم; ولى این حدیث به خلافت بلافصل او دلالت ندارد; بلكه بر خلافت آن حضرت پس از عثمان بن عفّان ـ همان طورى كه در خارج واقع گردیده است ـ دلالت مى كند و منظور پیامبر خدا صلى اللّه علیه وآله از این حدیث، خلافت و امامت امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از عثمان و در مرتبه چهارم است !

باید دانست كه اهل سنّت ابوبكر و عمر را بر عثمان، برترى و تفضیل مى دهند; ولى در این كه آیا على علیه السلام افضل است یا عثمان، اختلاف دارند! و برخى از آنان، على علیه السلام را بر عثمان برترى مى دهند .
البتّه ما با استناد به كتاب هاى اهل تسنّن، مى توانیم اثبات كنیم كه طبق احادیثى كه در فضایل خلفاى سه گانه آمده عثمان برتر از شیخین است. در این صورت اگر عثمان بر شیخین برترى داده شود و على علیه السلام هم از عثمان افضل باشد ـ آن سان كه عدّه زیادى از بزرگان اهل تسنّن بر این عقیده اند ـ به طور قطع و یقین، امیرالمؤمنین علیه السلام از همه امّت افضل خواهد بود و این خود یكى از ادلّه امامت و خلافت بلافصل آن بزرگوار خواهد بود .
در هر صورت، اهل تسنّن با این اشكال، دلالت «حدیث غدیر» را بر خلافت بلا فصل نفى كرده و مى گویند «حدیث غدیر» فقط خلافت على علیه السلام را بعد از عثمان بن عفّان ثابت مى كند .

ما این اشكال را از سه جهت پاسخ مى دهیم و مى گوییم:
نخست. ادّعاى آنان كه «حدیث غدیر» بر خلافت على علیه السلام بعد از عثمان دلالت مى كند، به دلیل هاى قطعى و مقبول در نزد شیعه و سنى نیاز دارد كه امامت ابوبكر، عمر و عثمان را پس از رسول خدا صلى اللّه علیه وآله ثابت كند و تا چنین امرى ثابت نشود، این اشكال وارد نخواهد بود. بدیهى است كه اگر طبق اعتقاد آنان یك حدیث قطعى و یقینى و مورد اتفاق طرفین بود، نزاعى بین شیعه و سنّى نمى ماند. با این كه چنین حدیثى بر اثبات خلافت سه خلیفه پیشین وجود ندارد. بنا بر این اصل این اشكال، به تعبیر علمى «مصادره به مطلوب»
5 و بطلان چنین استدلالى روشن است.

دوم. بنا بر مضمون «حدیث غدیر»، على علیه السلام از این سه نفر نیز نسبت به خودشان اَوْلى و شایسته تر است; زیرا با توجه به آن چه بیان شد، همان اولویّتى كه رسول خدا صلى اللّه علیه وآله بر امّت داشت، بدون كم و كاست و بر طبق مفاد «حدیث غدیر»، براى امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت است.
سوم. طبق روایات صحیحى كه وارد شده است ابوبكر، عمر و عثمان در روز عید غدیر و به هنگام بیعت با امیرالمؤمنین علیه السلام، امامت و خلافت آن حضرت را تبریك و تهنیت گفتند. عمر بن خطّاب در آن روز به امیر مؤمنان علیه السلام این گونه خطاب كرد:
بخٍّ بخٍّ لك یا علیُّ! أصبحت مولای ومولى كلّ مؤمن ومؤمنة
مبارك بر تو اى على! مولاى من و هر مرد و زن مؤمن گردیدى.
این تبریك و تهنیت عمر یكى از مشهورترین عبارات و ورد زبان همگان است; هم چنان كه عمر بن خطّاب در هفتاد مورد اعتراف كرد و گفت:

لولا علیٌّ لهلك عمر
اگر على نبود، عمر هلاك شده بود.
از این اعتراف عمر نیز هر عالم و جاهل و هر بزرگ و كوچكى حتى كودكان باخبرند.
حال آنان این روایات را چگونه توجیه مى كنند؟ و با وجود چنین شواهدى چگونه «حدیث غدیر» را نشان گر بر امامت على علیه السلام بعد از عثمان مى دانند؟
به راستى آیا بیعت سه خلیفه نخست در روز غدیر با امیر مؤمنان على علیه السلام به خلافت بعد از عثمان مقیّد بوده است؟!
در هر صورت این اشكال نیز فایده اى ندارد و آنان متوجّه این موضوع هستند.

پی نوشتها:

1- سوره آل عمران: آیه 144 .
2 - ر.ك صفحه 56 همین كتاب .
3 - سوره حدید: آیه 15 .
4 - براى آگاهى بیشتر از موارد استعمال واژه « مَوْلى» به معناى «اَوْلى»، مى توانید به كتاب: نفحات الأزهار فى خلاصة عبقات الانوار ـ بخش «حدیث غدیر» ـ مراجعه نمایید .

5- مصادره به مطلوب به معناى مدّعى را عین دلیل قرار دادن است.

پنج شنبه 14 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288734
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom