نگارش یافته توسط محمدرضا کوزه گر کالجی
تقدیم به پیشگاه مقدس شیرزن کربلا حضرت زینب سلام الله
آن که از پستان عصمت شیر خورده بود
دخت« دخت نبوت»
آن که خدایش
بیانی علی وار عطا کرده بود
زهراصفت
با نطقی رسا و شیوا
هیبت از سپاه خصم ربود
و چنان آتشی
در سراپرده ی قداره بندان« نظام اموی»
که یزید ستم پیشه و ستم زاد
و ابن زیاد
این جرثومه های کثیف تر از نرون و شداد
سردمداران کاخ قساوت اش بودند
زد
که مشت نیرنگشان
برای همیشه ی تاریخ باز شد
زینب این شیرزن حکمت وصبر
با تیغ بیان حیدری اش
برپا کرد انقلابی دگر
به یمن اش
نهضت مقدس حسین عشق
در صحرای خون رنگ ماریه
تا قیام قیامت
شعله ور وشعله ورتر
در دلهای عاشقان
زبانه می کشد .
نقش حماسی زینب بود
که نگذاشت
شعله های مقدس حسینی
با پف شیطانی یزید
این شوم زاد قرن
و حرامیان بنی امیه
به خاموشی گراید
زینب
این حماسه ساز قهرمان
چه زیبا و هنرمندانه
نقش پیام رسانی خون حسینش را
ایفا کرد
و پیام جاودانگی نهضت سرخ حسینی را
به گوش نسلها
منتقل کرد
کیست که نداند
بی سعی زینب
این خورشید علم وادب
کشتی انقلاب عظیم حسین
به ساحل جاودانگی
نمی رسید
باید سرود:
نطق شیوای زینب
در کاخ یزید
شد مکمل
نهضت خونبار حسین شهید
پس سلام خدا و عرشیان
بر بانوی آب و آفتاب
نور چشم بوتراب
این مفسر قرآن
زینب این خورشید هماره جاودان
4/9/87
سروده ی محمدرضا کوزه گر کالجی متخلص به قنبر ثانی