در كتاب مفاتيح الجنان به سند معتبر روايت شده كه شخصى گفت : حضرت امام رضا عليه السلام براى من از خراسان بسته متاعى فرستاد چون بسته را باز كردم ديدم در ميان آن خاكى بود، از آن مردى كه بسته را آورده بود پرسيدم كه اين خاك چيست ؟ گفت : خاك قبر حائر امام حسين عليه السلام است ، تا به حال نشده كه حضرت چيزى براى كسى بفرستد و در ميان آن جامه و لباسها يك مقدار تربت كربلا حائر حسين عليه السلام نگذارد و مى فرمايد اين تربت كربلا امان است از بلاها باذن و مشيت خداوند متعال . السلام على على بن موسى الرضا عليه السلام مارا بود به خانه دل آرزوى تو
از خاك كربلا ى توئيم بوى تو
بوئيم خاك كوى تواى شاه كربلا
گيريم شمه اى زگلستان كوى تو
قبر تو در دلى است كه با مهرت آشناست
آن دل كه هست روى اميدش بسوى تو
بى گوهر ولاى تو كس را چه آبرو
كز مخزن و لاست ، درّ آبروى تو
نام تو بر كتيبه آفاق نقش بست
با خامه جلال ز خون گلوى تو
توسلات ؛88 داستان فوق در روز شهادت امام رضا عليه السلام نگاشته شد. داستانهايى از زمين كربلا ر - يوسفى
|