چرا حضرت مهدی(ع) را غریب مینامند و منظور از غربت ایشان چیست؟
با وجود همه تأكیدات عقلی و نقلی بر وجوب شكر نعمتهای الهی، متأسفانه بسیاری از آنها مورد بیتوجهی قرار میگیرد و در این میان، نعمتهای بزرگتر، بیشتر كفران میشوند. در میان مخلوقات خدا از ابتدای خلقت تا انتهای آن هیچ كس به اندازه پیامبر اكرم و امامان اطهار(ع) بر گردن مردم حق ندارد. ایشان مالك و واسطه همه نعمتهای مادی و معنوی هستند و اگر انسان از نعمت وجودی ایشان محروم ماند تفاوتی با حیوان و گیاه ندارد. با این همه حق این سرچشمة فیض الهی هیچگاه ادا نشده است و بدین علت «مكفر» نامیده شدهاند. انسانها از كسانی كه بیشترین حق را بر گردنشان دارند كمترین قدردانی را كردهاند و آنها را مورد بیتوجهی قرار دادهاند.
بیشتر مردم، حتی شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) با حقوق ایشان به طور كامل آشنا نیستند و معمولاً عنایتی به ضرورت شكرگذاری از این نعمت بیمانند الهی ندارند. و در دنیای ما پیامبر و ائمه(ع) خصوصاً مولای عزیزمان حضرت مهدی(ع) مكفر و غریب هستند. برای این منظور معانی مختلفی از غربت ایشان را مورد توجه قرار میدهیم.
1. امام ناشناخته
«قدر ناشناخته بودن» یكی از معانی رایج غربت است. اگر معرفتی كه شایسته و بایسته شخصی است وجود نداشته باشد او را میتوان غریب دانست.
به همین ترتیب اگر یك واسطه خیر شناخته نشود و مردم ندانند كه نعمتها و بركات از جانب چه كسی به آنها رسیده است به سبب این نادانی، شكر نعمت او را چنانكه شایسته است ادا نمیكنند و لذا او غریب میماند.
از طرف دیگر اگر ولی نعمت شناخته شود ولی به خاطر بیتوجهی یا به عمد از او قدرشناسی لازم نشود، كفران نعمات صورت میگیرد و این كفران نعمت به نوعی دیگر به غربت او میانجامد. نعمت حضرت ولی عصر(ع) یك نعمت عام و فراگیر است و همه خلایق را در برمیگیرد. چون همه موجودات از نعمت وجود ایشان بهرهمند میشوند، بنابراین شكر نعمت وجود امام باید به گستردگی خود این نعمت فراگیر باشد.
چونانكه در حال حاضر بر روی كره زمین، اكثر مردم اصلاً امام زمان را نمیشناسند، یعنی نمیدانند میزبان و ولی نعمت آنها كیست؟ بر سر سفره او نشسته و نان و نمك او را میخورند اما هیچگونه شكرگزاری نسبت به ایشان انجام نمیدهند. چون اصلاً ایشان را نمیشناسند تا ضرورت شكر آن را بدانند.
غربت امام زمان(ع) در بین عدة دیگر مشهودتر و ناگوارتر است. این عده اقلیتی هستند كه خدای منان امام زمان(ع) را به آنها شناسانده است و آنها میدانند كه آن حضرت حجت خداست و به آن اذعان دارند؛ لذا در زمرة شیعیان قرار میگیرند، ولی قلباً قدرشناس حضرتش نیستند . این معنا از غربت امام دقیقاً به مشكور نبودن آنان برمیگردد.
از طرف دیگر اكثر افراد عادی كه معلومات چندانی درباره دین ندارند و مطالعات و شنیدههای دقیق و صحیحی درباره امامت و اوصاف امام ندارند و هیچ ضرورتی هم برای مطالعه در این باب احساس نمیكنند؛ در حالیكه همین افراد برای انجام امور دنیوی نهایت دقت را به خرج میدهند، از افراد خبره و آگاه در انجام امور كمك میگیرند، ولی نسبت به امور معنوی بیتفاوت هستند و برایشان ارزشی ندارند و حال آنكه در انجام این امور باید كوشید و برای انجام آن باید راهنما داشت. امام باقر(ع) در باب ضرورت رجوع به خبره و راهنما در مسایل دینی در مقایسه با امور دنیوی میفرمایند:
ای ابوحمزه! یكی از شما كه میخواهید چند فرسخ دور شود راهنما میگیرد، در حالی كه تو نسبت به راههای آسمان در مقایسه با راههای زمینی ناآگاهتر هستی پس برای خود دلیل و راهنما بجوی.
2. امام از یاد رفته
گاهی غریب به كسی اطلاق میشود كه از یادها رفته است، یعنی آنچنانكه شایسته اوست از او یاد نمیشود. این معنا از غربت در مقابل ذكر است كه گاهی قلبی و گاهی زبانی است. پس فراموش شدن قلبی یا زبانی منشاء غربت به معنای دوم میباشد. اگر ولی نعمت از نظر قلبی مورد بیتوجهی قرار گیرد و یاد او از دل ما محو شود، در حقیقت شكر قلبی نسبت به او انجام نپذیرفته است و از همین جهت غریب میباشد، چون در دل از یاد رفته است. از طرفی اگر معرفت قلبی بر زبان جاری نگردد در انجام وظیفه شكر زبانی منعم كوتاهی شده است و از این جهت هم میتوان او را غریب دانست. چون آنچنانكه باید و شاید از او یاد نمیشود و عملاً از یاد رفته زبانی است. ذكر زبانی برخاسته از معرفت و ذكر قلبی است اما خود زمینه معرفت و ذكر قلبی را در كسانی فراهم میسازد كه از شناخت منعم محروم هستند و همین معرفت زمینه یاد كردن قلبی و زبانی را در آنان نیز بهوجود میآورد.
امام زمان(ع) نعمتی هستند كه جایگزین ندارند و خلأ ناشی از عدم شناخت ایشان به هیچ صورتی پر نمیشود. بنابراین این انسان عاقل و فهمیده به هر بهانهای از امام زمان خویش یاد میكند و میكوشد كه ایشان در قلب او جای داشته و دل سراپردة محبت او باشد و هیچگاه فراموش نشود.
امام عصر(ع) به خواست خداوند متعال ولی نعمت اصلی همه مخلوقات هستند، پس بیشترین حق را بر مردم دارند و باید در بالاترین حد ممكن ایشان را یاد كرد. اگر امام عصر(ع) یاد نشود، در واقع خدای متعال مورد كفران قرار گرفته است.
3. امام فرونهاده
یكی دیگر از معانی غریب «فرونهاده» یا (وانهاده) یا (واگذاشته) است. فرونهاده به كسی گفته میشود كه مهجور، متروك و معطل باقی مانده باشد.
این معنای غربت كه ناشی از مهجور و متروك ماندن شخص است كاملاً به شكر مربوط میشود چرا كه شكر عملی نسبت به هر نعمتی، استفاده مناسب از آن است و اگر نعمتی فرونهاده شود، معلوم است كه مورد بهرهبرداری شایسته قرار نگرفته است.
راستی اگر بخواهیم در این زمان كسی را غریب بنامیم جز این حجت بزرگوار الهی كسی را مییابیم؟!
4. امام دور از اهل و دیار
یكی از معانی رایج غربت، دور افتادن از اهل (نزدیكان درجه اول) و دیار و سرزمین خویش است.
از آنجایی كه امام عصر(ع) به امر الهی از اهل و دیار خود كنارهگیری كردهاند غریب هستند و جای خالی ایشان در میان دوستان و نزدیكانشان مشهود است. همه ائمه(ع) به سرزمین جدشان پیامبر بسیار علاقمند بودند، امام زمان(ع) نیز به زندگی در مدینه و اطراف آن علاقمند هستند اما برای محفوظ ماندن از شر دشمنان در محل دور افتادهای سكنی میگزینند. هر چند جای خالی امام عصر(ع) در میان مردم و دوستدارانشان مشهود است، اما دلهای مؤمنان واقعی همواره نزد مولایشان است و جز به ایشان قرار و آرامش ندارند.
آنچه دلهای دوستداران حضرتش را به درد میآورد، این است كه گل سرسبد هستی كه همگان به طفیل او زندهاند و از كنار سفره او روزی میخورند، در جایگاه شایستهاش در عالم جای ندارد و از دوستداران و نزدكان خویش هم دور افتاده است و شیعیان چارهای جز صبر و دعا برای این غریب دور از اهل و دیار ندارند.
5. امام بییار و یاور
یكی دیگر از معانی صریح و روشن غربت «كم بودن اعوان و انصار» است. كسی كه به اندازة كافی یار و یاور نداشته باشد، حقیقتاً غریب است.
یاران امام عصر(ع) مؤمنان واقعی هستند؛ كسانی كه هم در اعتقاد و هم در عمل اهل ایمانند. آنان هیچ چیز را بر اطاعت از دستورات امامان خود ترجیح نمیدهند و در مقابل خواست ایشان كه همان دین صحیح و شرع مطهر اسلام است تسلیم محض میباشند.
بنابراین اگر بخواهیم یاران واقعی امام عصر(ع) را بشناسیم باید آنها را در میان مؤمنانی جستجو كنیم كه در اعتقاد و عمل خود مو به مو از ائمه فرمان میبرند. آنان اطاعت از خدا را با اخلاص در بندگی او همراه كردهاند و لذا خداشناس واقعی شدهاند.
چنین مؤمنانی در هر زمان بسیار اندك یافت میشوند. ویژگی تسلیم محض بودن نسبت به امام همان چیزی است كه نشانه كمال ایمان در انسان میباشد و متأسفانه در میان مؤمنان بسیار كم یافت میشود. البته كمتر مؤمنی پیدا میشود كه در مقام تصور و فكر خود را تسلیم محض امامش نداند. اما آنچه مهم است مقام عمل است و اینكه اگر عمل به فرمایش امام با خواستههای مورد علاقه انسان هماهنگ نباشد آیا از جان و دل حاضر می شود كه خواست ایشان را بر خواست خود ترجیح دهد. اگر كسی چنین بود میتوان گفت كه بر اعتقاد خود نسبت به امام ثابت قدم مانده است.
حضرت امام باقر(ع) در وصف مؤمن واقعی 3 بار فرمودند: «مؤمن غریب است.»
وقتی مؤمنان واقعی كه یاران خاص امام عصر(ع) هستند چنان كمیاب باشند كه با عنوان غریب یاد شوند، غریب بودن خود امام به معنای بییاور و یار بودن حضرتش روشن و مسلم است.