وقتى مشركان از راه آزارها نتوانستند به مقصود خود برسند از راه تهدید و تطمیع درآمدند، زیرا روز بروز محمّد (ص ) در دل تمام قبایل و مردم آن دیار، براى خود جایى باز مى نمود و پیروان بیشترى مى یافت
مشركان در آغاز تصمیم گرفتند دسته جمعى با ابوطالب عم و یگانه حامى پیغمبر (ص ) ملاقات كنند. پس از دیدار، به ابوطالب چنین گفتند:
ابوطالب ، تو از نظر شرافت و سن بر ما برترى دارى . برادرزاده تو محمّد به خدایان ما ناسزا مى گوید و آیین ما و پدران ما را به بدى یاد مى كند و عقیده ما را پست و بى ارزش مى شمارد. به او بگو دست از كارهاى خود بردارد و نسبت به بتهاى ما سخنى كه توهین آمیز باشد نگوید. یا او را در اختیار ما بگذار و حمایت خود را از او بردار
مشركان قریش وقتى احساس كردند كه اسلام كم كم در بین مردم و قبایل نفوذ مى كند و آیات قرآن بر دلهاى مردم مى نشستند و آنها را تحت تاءثیر قرار مى دهد بیش از پیش احساس خطر كردند و براى جلوگیرى از این خطر بار دیگر با ابوطالب بزرگ قریش و سرور بنى هاشم ملاقات كردند و هر بار ابوطالب با نرمى و مدارا با آنها سخن گفت و قول داد كه به برادرزاده اش پیغام آنها را خواهد رساند. امّا پیامبر عظیم الشاءن اسلام در پاسخ به عمّش چنین فرمود:
عموجان ، به خدا قسم هرگاه آفتاب را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند كه دست از دین خدا و تبلیغ آن بردارم حاضر نمى شوم . من در این راه یا باید به هدف خود كه گسترش اسلام است برسم یا جانم را در این راه فدا كنم
ابوطالب به برادرزاده اش گفت : به خدا قسم دست از حمایت تو برنمى دارم . ماءموریت خود را به پایان برسان
سرانجام فرعونیان مكه به خیال باطل خود، از در تطمیع در آمدند، و پیغام دادند كه ما حاضریم هر چه محمّد (ص ) بخواهد از ثروت و سلطنت و زنهاى زیبا روى در اختیارش قرار دهیم ، بشرط اینكه از دین تازه و بد گفتن به بتهاى ما دست بردارد.
امّا پیامبر (ص ) به سخنان آنها كه از افكارى شایسته خودشان سرچشمه مى گرفت اعتنایى نكرد و از آنها خواست كه به اللّه ایمان بیاورند تا بر عرب و عجم سرورى كنند.
آنها با اندیشه هاى محدود خود نمى توانستند قبول كنند كه به جاى 360 خدا، فقط یك خدا را بپرستند.
از این به بعد - همانطور كه گفتیم - ابوجهل و دیگران بناى آزار و اذیت پیامبر مكرم (ص ) و دیگر مسلمانان را گذاشته و آنچه در توان داشتند در راه آزار و مسخره كردن پیامبر و مؤ منان به اسلام ، به كار بردند.