روى ان علیا علیه السلام قال للحسن علیه السلام : یا بنى ، قم فاخطب
حتى اسمع كلامك فقام علیه السلام قال
:
الحمدلله الواحد بغیر تشبیه الدائم بغیر
تكوین ، القائم بغیر كلفة الخالق بغیر منصبة الموصوف بغیر غایة المعروف بغیر
محدودیة ، العزیز لم یزل قدیما فى القدم ردعت القلوب لهیبته و ذهلت العقول لعزته و
خضعت الرقاب لقدرته
فلیس یخطر على قلب بشر مبلغ جبروته ، و لایبلغ الناس كنه
جلاله ، و لایفصح الواصفون منهم لكنه عظمته و لاتبلغه العلماء بالبابها و لا اهل
التفكر بتدبیر امورها، اعلم خلقه به الذى بالحد لایصفه یدرك الابصار و لاتدركه
الابصار وهو الطیف الخبیر
اما بعد فان علیا باب من دخله كان مؤمنا، و من خرج منه
كان كافرا، اقول قولى هذا و استغفرذ الله العظیم لى و لكم
خطبه امام حسن(ع) در حمد الهى و فضیلت پدرش
روایت شده : امام على
علیه السلام به امام حسن علیه السلام گفت : اى پسرم برخیز و خطبه اى بخوان تا صدایت
را بشنوم ، آن حضرت برخاست و چنین سخن گفت
:
سپاس خدایى را سزاست كه یگانه است و
بدون شبیه ، جاودانه است بدون ساخته شدن ، پایدار است بدون سختى ، آفریدگار است
بدون رنج و مشقت ، توصیف شده است بدون آنكه نهایتى داشته باشد، شناخته قلوب از
هیبتش در شگفتى ، و عقول از عزتش حیران ، و گردنها در برابر قدرتش خاضع است
.
نهایت قدرتش بر قلب خطور نكرده ، و كنه جلالت او را مردم نمى یابند، و در
نهایت ، عظمتش توصیف گران عاجز مى باشند، دانش دانایان به او نرسد، و فكر متفكرین
به تدبیر امور او راه ندارد، داناترین مردم به و كسى است كه او را به حد و نهایتى
توصیف نكند، ابصار را درك كرده و اما ابصار او را درك نمى كنند، و او دانا و آگاهست
.
اما بعد على علیه السلام درگاهى است كه هر كه داخل آن شود مؤمن بوده و هر كه
از آن خارج گردد كافر است این گفتار را مى گویم و از خداى بزرگ براى خود و شما طلب
بخشش دارم
.
|