رهبران اسلام در همه زمينههاي زندگي، راهنماييهاي لازم را بيان كردند تا هر عضو جامعه اسلامي از هر جهت فردي و اجتماعي كامل باشد.
مشاهده سيره عملي "اسوههاي حسنه" از سخنان آنان نقش بيشتري در زندگي نسل جوان دارد، سيره هر شخصيت بيشتر از سخنش گوياي هويت واقعي اوست. اگر سخن از زبان شخص بيرون ميآيد، سيره از مركز دل آن شخصيت برمي خيزد. و سيره عملي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و خاندان پاكش در تمامي زمينهها بهترين تابلو و الگو براي تاسيس مدينه فاضله و جامعه نمونه اسلامي است.
يافتن و داشتن اسوه و چهار چوبهاي فكري، كرداري و گفتاري در روابط خانوادگي براي هر انساني توفيقي در جهت تكامل هر چه بهتر اوست. از سويي محك اخلاق انسان در خانواده است زيرا اشخاص در بيرون قدرت بر انجام رفتار ضداخلاقي ندارند يا به دليل پارهاي ملاحظات، بد اخلاقي نميكنند. آن كس كه در منزل كه زن و فرزندانش تحت نظر اويند خوش رفتاري كرد، خوش اخلاق است.
نمايي كلي از اخلاق خانوادگي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله را ـ كه سرمشق اعلا و بالاترين اسوه و نمونه برجسته اخلاق الهي است و براي تكميل اخلاق مبعوث شد ـ به تصوير ميكشيم تا با الهام گيري از سيره والاي ايشان زندگي خداپسندانهاي داشته باشيم و به گونهاي كه آن بزرگوار با اعضاي خانواده رفتار ميكرد معاشرت كنيم، به گونهاي سخن بگوييم كه آن حضرت سخن ميگفت، آن جايي غضب كنيم كه آن عزيز خشمگين ميشد، و جايي عفو كنيم كه آن جناب ميبخشيد.
در اين مقاله نمايي كلي از اخلاق خانوادگي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله را ـ كه سرمشق اعلا و بالاترين اسوه(1) و نمونه برجسته اخلاق الهي است و براي تكميل اخلاق مبعوث شد ـ (2) به تصوير ميكشيم تا با الهام گيري از سيره والاي ايشان زندگي خداپسندانهاي داشته باشيم و به گونهاي كه آن بزرگوار با اعضاي خانواده رفتار ميكرد معاشرت كنيم، به گونهاي سخن بگوييم كه آن حضرت سخن ميگفت، آن جايي غضب كنيم كه آن عزيز خشمگين ميشد، و جايي عفو كنيم كه آن جناب ميبخشيد.(3)
اخلاق خانوادگي پيامبر صلي الله عليه و آله
عايشه، عيال رسول خدا صلي الله عليه و آله كه به خصوصيات اخلاقي او آگاه بود، جزئيات اخلاقي و رفتاري پيامبر را در يك جمله خلاصه كرد؛ كه در روايت آمده است:
قال سعد بن هشام: دخلت علي عايشه، فسالتها عن اخلاق رسول الله صلي الله عليه و آله. فقالت: إما تقرء القرآن؟ قلت: بلي، قالت: خلق رسول الله صلي الله عليه و آله القرآن.
مرحوم فيض كاشاني در كتاب "محجة البيضاء" از "سعدبن هشام" روايت كرده كه گفت: به ديدار "عايشه" رفتم و از اخلاق رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدم. او گفت: آيا قرآن نميخواني؟ گفتم: چرا. گفت: اخلاق رسول خدا صلي الله عليه و آله قرآني است.(4)
قالت عايشه: ما كان احد احسن خلقا منه 9 ما دعاه احد من اصحابه ولا اهل بيته الا قال: لبيك؛ عايشه گفته است: احدي از پيامبر صلي الله عليه و آله خوش خلق تر نبود، هيچ كس از اصحاب و اهل بيت او را صدا نميزد مگر اين كه در جواب ميفرمود: لبيك.(5)
مرحوم فيض كاشاني در كتاب "محجة البيضاء" از "سعدبن هشام" روايت كرده كه گفت: به ديدار "عايشه" رفتم و از اخلاق رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدم. او گفت: آيا قرآن نميخواني؟ گفتم: چرا. گفت: اخلاق رسول خدا صلي الله عليه و آله قرآني است.
رشيد الدين ميبدي در تفسير آيه "انك لعلي خلق عظيم"(6) ميگويد:
"رسول خدا صلي الله عليه و آله امر و نهي قرآن را چنان پيش رفت و به خوش طبعي رفتار نمود كه گويي خُلق وي و طبع وي خود آن بود."
بلغ العلي بكماله كشف الدجي بجماله
حسنت جميع خصاله صلوا عليه و آله
او رهنمودهاي قرآن را به دل ميگرفت و در زندگياش از شيوهاي كه قرآن پيشنهاد ميكرد ـ بي هيچ انحرافي و بي آن كه هيچ ناراحتي در آن روا دارد ـ پيروي ميكرد و لذا تجسم قرآن به حساب ميآمد. و اين ادعا از نظر كلام الله مجيد مورد تاييد است. (7)
كار در منزل
"خيركم، خيركم لنسائه و انا خيركم لنسائي(8)؛ بهترين شما شخصي است كه با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامي شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم."
در اخلاق پيامبر اکرم همين بس كه با آن جلالت و موقعيتي كه به سلاطين نامه دعوت مينوشت در خانه، تا حد امكان كارش را شخصا انجام ميداد.(9)
اهل سيره نوشتهاند: پيامبر خدا در خانه خويش خدمتكار اهل خود بود، گوشت را تكه تكه ميكرد و بر سفره غذاي حقيرانه مينشست و انگشتان خويش را ميليسيد، بز خود را ميدوشيد و لباس خود را وصله مينمود و بر شتر خود عقال - ريسماني که به وسيله آن زانوي شتر را ميبندند - ميزد و به ناقه خود علف ميداد، با خدمتكار منزل آرد را آسياب ميكرد و خمير ميساخت.(10)
ابن شهر آشوب در كتاب مناقب، (ج 1، ص 146) روايت كرده كه: "رسول خدا صلي الله عليه و آله كفش خود را وصله ميزد، پوشاك خويش را ميدوخت، در منزل را شخصا باز ميكرد، گوسفندان و شترها را ميدوشيد و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس كردن به كمك او ميشتافت و آب وضوي شبش را خود تهيه ميكرد. و در همه كارها به اهل خانه كمك ميكرد. و لوازم خانه و زندگاني را به پشت خود از بازار به خانه ميبرد."
ابن شهر آشوب در كتاب مناقب، روايت كرده كه: "رسول خدا صلي الله عليه و آله كفش خود را وصله ميزد، پوشاك خويش را ميدوخت، در منزل را شخصا باز ميكرد، گوسفندان و شترها را ميدوشيد و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس كردن به كمك او ميشتافت و آب وضوي شبش را خود تهيه ميكرد. و در همه كارها به اهل خانه كمك ميكرد. و لوازم خانه و زندگاني را به پشت خود از بازار به خانه ميبرد."
گاه اتفاق ميافتاد كه حضرت خانه خويش را نظافت ميكرد و جارو ميكشيد و خود مكرر ميفرمود: "كمك به همسر و كارهاي منزل، صدقه و احسان در راه خدا محسوب ميشود."(11)
از عايشه نقل شده كه گفته است: محبوبترين كارها نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله خياطي بود. (12)
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله با همه عظمت و موقعيت ممتازش در منزل كار ميكرد. و به نگهداري و پرستاري از كودكان ميپرداخت.(13)
عايشه همسر آن حضرت ميگويد:
وقتي خلوت ميشد، پيامبر لباس خود را ميدوخت و كفش خويش را وصله ميكرد.(14)
علي عليه السلام بيش از سي سال عمر خود را با رسول خدا صلي الله عليه و آله سپري كرده و شناساترين فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلي و خارجي حضرتش اطلاع دقيق داشته، امام حسين عليه السلام ميفرمايد:
سالت ابي عن مدخل رسول الله صلي الله عليه و آله، فقال: كان دخوله في نفسه ماذونا في ذلك، فاذا آوي الي منزله جزا دخوله ثلاثه اجزا، جزء الله و جزء الاهله و جزء النفسه. ثم جزء جزئه بينه و بين الناس فيرد ذلك بالخاصة علي العامة ولا يدخر عنهم عنه شيئا...(15) ؛ از پدرم در مورد امور رسول خدا صلي الله عليه و آله در داخل خانه سوال كردم، فرمودند: وقتي به خانهاش ميرفت، اوقاتش را سه قسمت ميكرد: يك قسمت براي خدا، و يك قسمت براي خانوادهاش، و يك قسمت براي خودش، آن گاه قسمت خودش را نيز ميان خود و مردم تقسيم ميكرد و آن را براي بستگان و بزرگان صحابه (كه در منزلش به خدمت او ميرسيدند) قرار ميداد و ذرهاي از امكانات خود را از آنان دريغ نمينمود (بلكه آن چه امكان داشت در حقشان انجام ميداد.)(16)
حضرت در مورد اموري كه به شخص او مربوط ميشد، خشمگين نميشد. تنها براي خدا، آن گاه كه حرمتهاي الهي شكسته ميشد، غضب ميكرد.
يكي از همسران آن حضرت ميگويد: وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله غضب ميكرد به جز علي عليه السلام كسي را ياراي سخن گفتن با حضرتش نبود.(17)
حضرت در مورد اموري كه به شخص او مربوط ميشد، خشمگين نميشد. تنها براي خدا، آن گاه كه حرمتهاي الهي شكسته ميشد، غضب ميكرد.
علاوه بر همسران، هم نشينان روزانه پيامبر صلي الله عليه و آله عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهي تاريخ و روايات فراوان، علاقه پيامبر خاتم صلي الله عليه و آله به آنها قابل قياس با ديگر كسان و نزديكان حضرت نبود. به موجب روايتي كه عايشه نقل كرده است، هر گاه فاطمه عليهاالسلام بر پدر وارد ميشد رسول خدا صلي الله عليه و آله جلوي پاي دخترش بلند ميشد و او را ميبوسيد و در جاي خود مينشانيد.(18)
در عروسي فاطمه عليهاالسلام زنان مسرور بودند و اظهار شادماني ميكردند و سرود ميخواندند و ميگفتند: "ابوها سيد الناس". رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: بگوييد "و بعلها ذو الشده الباس".
و اين مصراع چون در مدح حضرت اميرالمومنين عليه السلام بود، با آن كه رسول خدا خواسته بود بانوان بگويند اما عايشه، زنان را از اضافه كردن اين مصراع منع كرد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله متوجه موضوع شد و کلام سرزنش آميزي نسبت به عايشه به زبان آوردند. (19)
روزي رسول اكرم صلي الله عليه و آله وارد اطاق عايشه شد مشاهده كرد كه تكه ناني روي زمين و زير دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود:
"يا حميرا! اكرمي جوار نعم الله عليك فانها لم تنفر من قوم فكادت تعود اليهم"؛ اي حميرا! از نعمتهاي الهي صحيح استفاده کن و آنان را گرامي دار تا هرگز نعمتهاي خداوند از مردم دور نشوند.(20)
پي نوشتها:
1. لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنه لمن كان يرجوالله و اليوم الآخر و ذكر الله كثيرا / سوره احزاب، آيه 22. و نيز نك: نهج البلاغه، خطبه 160/ ربيع الابرار، ص383.
2. قال النبي صلي الله عليه و آله: "انما بعثت لاتمم مكارم الاخلاق؛ همانا مبعوث شدنم براي تكميل اخلاق است."
3. مجمع البيان، ج 10، (تفسير سوره قلم.)
4. مجموعه ورام، ج 1، ص 89 / سنن النبي، ص 58 / محجه البيضاء، ج 4، ص 120.
5. كحل البصر، ص 94.
6. قلم، آيه 4.
7. آمن الرسول بما انزل اليه من ربه، (بقره، آيه 285).
8. وافي ، ج 3، ص 117/ وسائل، ج 14، ص 122/ الاحياء، ج2، ص 41.
9. مجمع الزوائد، ج 4، ص 303.
10. كحل البصر، ص 102.
11. خدمتك زوجك صدقه. ر.ك: العبقريات الاسلاميه، ص 192 .
12. مكارم الاخلاق، ص 10.
13. بحارالانوار، ج 16، ص 227.
14. همان، ص 230 / مكارم الاخلاق، ص 15.
15. سنن النبي، ص 14/ معاني الاخبار، ص 80 / بحارالانوار، ج 16، ص 150 و غيره.
16. سيماي پيامبر اسلام، ترجمه "مختصر الشمائل المحمديه"، حاج شيخ عباس قمي، ص 53.
17. منتخب كنزالعمال، ج 3، ص 82.
18. صحيح ترمذي، ج 2، ص 319.
19. رياحين الشريعه، ج 1، ص 98.
20. فروغ كافي، ج 2، صص 158 و 165.
منبع:
مجله کوثر، شماره (49)، با تصرف