درباره وقف وارزش و ويژگي هاي آن روايات متعددي نقل شده كه چند نمونه را بيان مي كنيم در حديث مشهوري از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرموده اند:
" اذا مات ابن آدم انقطع عمله، الا في ثلاث، صدقه جارية، او علم ينتفع به، او ولد صالح يدعو له."
هر گاه فرزند آدم بميرد عمل او قطع مي شود مگر از سه چيز: صدقه جاريه ( وقف به عنوان نمونه اي از صدقه جاريه) علمي كه از آن سود برده شود. يا فرزند صالحي كه براي او دعا كند.(1)
رسول گرامي اسلام در حديث ديگري مي فرمايد:
" ان مما يلحق المومن من عمله و حسناته بعد موته علما نشره و ولدا صالحا تركه، و مصحفا ورثه او مسجدا بناه، او بيتا لابن السبيل بناه او نهرا اجراه، او صدقة اخرجها من ماله في صحته و حياته و تلحقه من بعد موته." چند چيز است كه بعد از مرگ مومن پاداش آنها به او مي رسد، علمي كه از خود به يادگار گذاشته باشد.فرزند صالحي كه جاشنين خوبي، براي او باشد. قرآني كه به ارث گذاشته باشد، مسجدي كه ساخته، منزلي كه براي مسافران در راه مانده بنا كرده، نهري كه آن را جاري ساخته است و صدقه اي كه در حالت حيات و زندگي خود انجام داده باشد.(2)
و در روايت ديگر چنين مي فرمايد:
"كسي كه در كنار جاده اي براي عابران منزلي بسازد، خداوند در روز قيامت او را بر مركبي كه از گوهر، تزيين شده سوارمي كند و نور صورت او بر تمام نورها برتري مي يابد تا آنجا كه برابر نور حضرت ابراهيم قرار مي گيرد و مردم مي پرسند، آيا اين فرشته اي از فرشتگان است. هرگز مانند او را نديده ايم و با شفاعت وي هزار هزار انسان به بهشت مي روند."(3)
امام صادق (ع) در روايتي مي فرمايد:
"هيچ پاداشي انسان را پس از مرگ تعقيب نمي كند مگر در سه خصلت: صدقه اي كه در زمان حيات بدهد كه اين صدقه پس از مرگش تا روز قيامت به عنوان صدقه موقوفه غير قابل ارث جريان خواهد داشت. يا سنتي نيكو كه آن را بنيان نهد كه خود بدان عمل كرده و ديگران نيز پس از او بدان عمل كنند يا فرزندي كه براي او طلب مغفرت كند."(4)
و بدين مضمون از امام صادق(ع) روايات متعددي نقل شده كه نقل همه آنها باعث طولاني شدن بحث مي شود، بدين جهت شما را به مصادر آن ارجاع مي دهيم.(5)
وقف در قرآن
در قرآن آيه اي كه بر وقف و احكام آن صراحت داشته باشد، وجود ندارد. ولي دانشمندان اسلامي از كليت برخي مفاهيم اخلاقي كه در قرآن ذكر شده است، چنين دريافته اند كه وقف مورد تاييد قرآن كريم است. چرا كه اعمال خير و صالح همواره در آيات اين كتاب شريف و مقدس ستوده شده و به طور عموم هر آنچه كه برانجام كارهاي نيكو و تشويق بدان دلالت داشته باشد، بر وقف نيز دلالت مي كند. به تعبير ديگر مي توان گفت كه روح وقف مورد تاييد قرآن كريم قرار گرفته است. به عنوان تبرك چند آيه را نقل مي كنيم.
1- كارهاي شايسته ماندني نزد پروردگارت از نظر پاداش، بهتر و اميد آن بيشتر است.( كهف 46)
2- هرگز به مقام نيكوكاران و خاصان خدا نخواهيد رسيد، مگر آن كه از آنچه دوست داريد در راه خدا انفاق كنيد.(آل عمران/92)
3- هر عمل نيك براي آخرت خود پيش فرستيد پاداش آن را نزد خداوند بياييد و آن اجر و ثواب آخرت ( بهشت ابدي) بسي بهتر و بزرگتر و بيشتر است.(مزمل /20)
4- نيكوكاري بدان نيست كه روي به جانب مشرق و مغرب كنيد چرا كه اين بي اثر است ( در جواب يهود ونصارا) لكن نيكوكار كسي است كه به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب آسماني و پيامبران ايمان آورد و اموال خود را در راه دوستي خدا بر خويشان و يتيمان و فقيران و در راه ماندگان و مستمندان بدهد و در آزاد ساختن بندگان صرف ...( بقره 177)
وقف در سيره پيامبر(ص)
شيوه رفتار رسول خدا(ص) يكي از منابع مهم دراحكام ديني و معارف اسلامي به شمار مي رود كه از آن به " سنت" تعبير مي شود. سنت به قول، فعل و تقرير ( سكوت مقتضي) گفته مي شود كه از رسول گرامي اسلام يا امامان شيعه صادر شده باشد. اما اهل سنت كارهايي را كه صحابه انجام داده اند نيز سنت مي شمارند.
درباره تشويق به وقف، روايات متعددي از قول رسول خدا(ص) نقل شده است. آن حضرت از نظر عملي نيز در اين باره پيشقدم بودند كه در زير به چند نمونه اشاره مي كنيم:
- مردي از يهوديان به نام مخيريق كه در جنگ احد مسلمان شده بود، همراه سپاه اسلام در جنگ با مشركان شركت داشت. هنگامي كه به سوي احد حركت كرد، گفت: اگر من كشته شدم، هفت قطعه از باغهاي من از آن رسول خدا ( ص) باشد. آن باغها عبارت بودند از عواف دلال برقه، مبيت، حسني، صافيه و حائط ام ابراهيم، مخيريق در اين جنگ كشته شد و آن باغها از همان تاريخ، يعني سال سوم هجري به ملك پيامبر(ص) در آمد و آن حضرت تصرف نمود.
رسول خدا(ص) آن باغها را اداره مي كردند تا اين كه در همان سال آن باغها را وقف كردند اما اين وقف خاص بود، يعني، بر اولاد و بر بني هاشم وقف شد. پس از رحلت پيامبر(ص) خليفه اول اين باغها را گرفت ولي خليفه دوم آن را به علي (ع) بازگردانيد كه در تاريخ مفصلا نقل شده است.(6)
- درمدارك و مصادر تاريخي زمينهاي ديگري به نام صدقات رسول خدا (ص) ذكر شده است، از آن جمله: رسول خدا (ص) زميني را وقف كرد و آن را براي ابن السبيل صدقه قرار داد (7) و ديگر اين كه ياقوت حموي مي نويسد:
در" قبا" نخلستاني بوده به نام " بويره" كه از زمينهاي يهوديان بني النضير محسوب مي شده است، اين نخلستان از صدقات پيامبر است كه وقف بر فقيران و بينوايان بوده است.(8)
- هم چنين نقل شده كه پيامبر(ص) در خيبر موقوفه هايي داشته است كه از عوائد و منافع آنها به مهمانان خود اتفاق مي كرده است.(9)
- بخاري صاحب يكي از صحاح سته گويد: نوشته يا نوشته هايي در دست علي (ع) بوده كه وقفهاي پيامبر(ص) در آن نوشته شده بود، يا آن نوشته ها وقفنامه يا موقوفه هاي رسول خدا(ص) بوده است.(10) گر چه وي توضيح نداده است كه آيا موقوفه هاي نوشته شده همان هفت باغ مذكور مخيريق بوده يا موقوفه هاي ديگري بوده است، ليكن دلالت بر اين امر دارد كه رسول خدا (ص) داراي موقوفات فراواني بوده است.
- موقوفات ديگري نيز براي رسول خدا(ص) نام برده اند كه " مهزور" از آن جمله است (كه نام محلي در بازار مدينه بوده) آنجا وقف مسلمانان بوده و سهم رسول خدا(ص) از اموالي بوده است كه پس از فتح بني النضير به دست آن حضرت رسيده است.
وقف در سيره امام علي(ع)
امامان شيعه كه پس از رسول گرامي اسلام(ص) پرچم دار اين شيوه حسنه اند دراين عرصه خوش درخشيده اند كه در پيشاپيش آن علي (ع) قرار دارد.
درباره صدقات و موقوفات علي (ع) تاريخ نگاران مطالب زيادي را يادآور شده اند كه انسان را به شگفتي وا مي دارد از آن جمله اين كه:
علي (ع) فرمود: اگر صدقه ( موقوفات) من امروز ميان بني هاشم تقسيم شود همگي را كفايت مي كند.
اين مطلب در حالي است كه خود آن حضرت فرمود: خود را با پيامبر(ص) ديدم كه از گرسنگي سنگ بر شكم خويش مي بستم در حالي كه اكنون صدقات مال من ساليانه به چهل هزار دينار مي رسد. يا در عبارت ديگر فرمود: صدقه من امروز به چهل هزار مي رسد يا فرمود: صدقات اموال من ساليانه براي فقيران بني هاشم كفايت مي كند.(11)
ابن اثير گويد: مراد از صدقه دراينجا زكات نيست بلكه مواد موقوفه هايي است كه آن حضرت وقف كرده و صدقه جاريه قرار داده كه حاصل درآمد آنها اين مقدار (چهل هزار) مي شده است.
علي (ع) چشمه هاي را در ينبع، سويقه و مدينه ايجاد كرد و زمينهاي موات فراواني را احيا كرد سپس آنها را از ملك خود خارج ساخته و صدقه براي مسلمانان قرار داد؛ به گونه اي كه هنگام مرگ چيزي براي خويش باقي نگذاشته بود.(12)
علي (ع) در محلي به نام " ينبع" صد چشمه حفر كرد كه وقف برحاجيان خانه خدا كرد. همچنين در راه مكه و كوفه چاههايي حفر كرد و مسجد فتح را در مدينه و مسجدي در برابر قبر حمزه و در ميقات و بصره و كوفه آبادانيهاي بسياري به وجود آورد.(13)
سمهودي مي نويسد: پيامبر در" ذوالعشيرة" از زمينهاي ينبع قطعه اي به علي (ع) داد و عمر در زمان خلافت خود قطعه اي بر آن افزود علي (ع) نيز قطعه اي خريد و بر آن افزود. از اين رو در اموال علي(ع) در آنجا چشمه هاي فراواني بود. از آنجا كه اين زمينها موات بود، آن حضرت شخصاً چاه حفر كرده و آن سرزمين را آباد كرد.
از جمله موقوفات علي (ع) مي توان به سويقه ( محلي كه آل علي ساكن بودند و نزديك مدينه بوده) و اموال خيبر و وادي القري اشاره كرد. همچنين اموال ابي نيزر، بغينغه ارينه، رعد، رزين، قصيبه، ترعه، حرة الرجلي، كه احمر ناميده مي شود از جمله موقوفات آن حضرت به شمار مي رود.
هم چنين علي (ع) برخي از زمينهاي خود را پس از مرگش وقف كرد و گروهي از غلامان خود را آزاد ساخت و شرط كرد كه در زمينهاي وقفي به مدت پنج سال كار كنند. زمين و خانه خويش را در مصر با اموالي كه در مدينه داشت، وقف اولاد كرد. به گونه اي كه در پايان عمر هر چه املاك داشت وقف كرد(14) اين در حالي است كه ابن ابي الحديد مي نويسد : علي (ع) براي فرزندان خود ارثي باقي نگذاشت مگر چند نفر برده و غلام و كنيز و هفتصد درهم پول كه براي خريد خانه اي ذخيره كرده بود.(15)
وقف درسيره حضرت زهرا(ع)
حضرات معصومين به اندازه توانايي مالي كه داشتند و مصلحتي كه تشخيص مي دادند، اموال خود را وقف مي كردند كه از آن جمله حضرت زهراعليهاالسلام است كه از پدر بزرگوار و همسر گرانقدرش پيروي كرد.
ابوبصير از امام صادق (ع) نقل مي كند كه فرمود: آيا وصيت نامه حضرت زهرا(س) درباره وقف را برايتان نخوانم؟! گفتم: چرا، آنگاه امام صادق (ع) بسته اي را در آورد كه نوشته اي داخل آن قرار داشت در آن بدين گونه نوشته بود:
به نام خداوند بخشنده مهربان. اين چيزي است كه فاطمه دختر محمد(ص) در مورد باغهاي هفتگانه (خيبر) وصيت كرده است. باغهاي هفت گانه به نامهاي؛ عواف، دلال، برقه، مبيت، حسني، صافيه، مال ام ابراهيم ( باغي كه ماريه قبطيه در آن سكونت داشت) اين وصيت براي علي بن ابيطالب (ع) كه پس از درگذشت او به فرزند ش حسن (ع) و بعد از در گذشت او به فرزندش حسين (ع) و پس از او به اولاد بزرگ وي يكي پس از ديگري به فرزندانشان مي رسد(16)
همان گونه كه ياد آور شديم مخيريق يهودي كه از بزرگان بني نضير به شمار مي آمد در روز احد، سال سوم ه. ق به شهادت رسيد و باغهاي هفتگانه فوق را به پيامبر(ص) واگذار كرد و آن حضرت نيز اين باغها را در سال هفتم ه. ق مخصوص حضرت زهرا(س) قرار داد.
اگر چه هنگامي كه رسول خدا(ص) مهماني داشت يا هر كه نيازمند بود از منابع آن استفاده مي كرد، حضرت زهرا(س) نيز براي هر يك از زنان رسول خدا(ص) دوازده اوقيه ( هر اوقيه چهل درهم بود) وصيت كرد و به همين مقدار براي زنان بني هاشم نيز وصيت كرد، خلاصه اين هفت باغ را وقف بني هاشم و بني عبدالمطلب كرد و سرپرستي آنها را به علي (ع) واگذار نمود.(17)
اين مطلب نيز در داستان گرفتن فدك از خليفه اول و احتجاجات و گفتگوهاي ميان حضرت زهرا(س) و خطبه آن حضرت در مسجد رسول خدا(ص) درمدارك بي شماري از كتابهاي شيعه و اهل سنت نقل شده كه همگي گواهي مي دهند آنچه را كه پيامبر(ص) به فاطمه(س) واگذار كرده همگي وقف بوده است.(18)
وقف در سيره ديگر امامان شيعه
ديگر امامان شيعه نيز اموال و باغهايي را در راه خدا و براي بر طرف ساختن نياز بينوايان و نيازمندان و خويشاوندان خود وقف كردند كه برخي از آنها را ياد آور مي شويم.
طبق نقل مشهور باغهايي كه هم اكنون در محله نخاوله مدينه ( محله شيعه نشين) به نام باغ صبا و باغ مرجان وجود دارد، از موقوفات امام حسن مجتبي (ع) يا بنابر نقلي از موقوفات امام سجاد(ع) است.(19)
شيخ بهايي از جدش روايت مي كند كه: امام حسين (ع) نيز زمينها و چيزهاي ديگري كه ارث برده بود وقف كرد و حتي اطراف قبر مطهر خويش را از اهل نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم خريد و وقف آنان كرد بدين شرط كه زائرانش را به سوي قبرش راهنمايي كنند و آنان را به مدت سه روز به عنوان ميهمان پذيرايي كنند.
امام صادق(ع) نيز موقوفاتي داشته است. شيخ صدوق روايتي را نقل مي كند كه آن حضرت وصيت كرده تا مجلس عزاداري بر پا كنند و اموالي را نيز بدين جهت وقف كردند(20) وهم چنين در روايت ديگري نقل شده كه آن حضرت موقوفه هايي داشته است. گرچه جزئيات آن را ياد آور نشده اند.(21)
از امام موسي بن جعفرعليهماالسلام نيز وقفنامه اي نقل شده است كه در آن چنين نوشته اند:
اين است آنچه را كه موسي بن جعفر وقف كرد. همه زمين خود را كه در فلان مكان قرار دارد و حدود (چهار گانه) زمين از شرق، غرب و شمال چنين است ( حدود آن را بيان كرده است.)
به طور كلي درختان خرما، زمين، قنات، آب، آسياب، حريم، حقوق، حق آب زمين، پستي، بلندي، عرض، طول، ميدان جلوباغ، نهرهاي كوچك و بزرگ، مرغزارهاي آباد( عامر) و خراب همه را وقف كرده است.
متولي وقف درآمد آن را ( پس از كسر مخارج مزرعه و سي عدد درخت خرما براي فقيران آبادي) ميان فرزندان موسي بن جعفر تقسيم كرده، براي هر مرد دو برابر سهم زنان در نظر گيرد و اگر دختري از فرزندان موسي بن جعفر ازدواج كرد سهمي از اين صدقات ندارد...(22)
از موقوفه هاي ديگر امامان شيعه تا آنجا كه ما بررسي و تحقيق كرديم مطلبي را ياد آور نشده اند. از اين روي به همين اندازه در اين رابطه بسنده مي كنيم.
پي نوشتها:
1- وسايل الشيعه،ج 13، ص292/ مسند ابن حنبل،ج 2، ص272.
2- نهج الفصاحه، ص 183، ح906.
3- وسايل الشيعه،ج 11، ص562.
4- خصال، ج1،ص 99.
5- امالي شيخ مفيد، ص 102/ الاحتجاج،ج 2،ص 299/ من لايحضرالفقيه،ج1،ص 59.
6- وفاء الوفاء باخبار دار المصطفي،ج 3،ص 988/ سيره ابن كثير،ج2،ص344.
7- صحيح بخاري،ج 4،ص 8.
8- مالكيت خصوصي زمين، علي احمدي ميانجي، ص 61.
9- وسايل الشيعه،ج 13،ص311/ قرب الاسناد، ص 160.
10- صحيح بخاري،ج 4،ص 102.
11- بحارالانوار،ج 41،ص 40.
12- اسدالغابه،ج 4،ص24 / ذخائرالعقبي، ص 103.
13- مناقب ابن شهرآشوب،ج 2،ص123/ سنن بيهقي،ج 6،ص160.
14- وفاء الوفاء،ج 4،ص 1239.
15- شرح نهج البلاغه،ج 3،ص 146.
16- وسايل الشيعه،ج 13،ص311/ بحارالانوار،ج 43 ، ص235.
17- سيره ابن كثير،ج2 ، ص344.
18- مالكيت خصوصي زمين، ص 57.
19- وقف در اسلام، ص 5.
20- من لا يحضرالفقيه،ج 4، ص182.
21- بحارالانوار،ج 48،ص281.
22- وسايل الشيعه،ج 13،ص314/ تهذيب،ج 2، ص375.