پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله - سوال بلم چه در ذات و چه در صفات و غيره براي خداوند غلط است
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

سوال بلم چه در ذات و چه در صفات و غيره براي خداوند غلط است

و قال الصادق (ع) هو الاول بلا کيف و هو الاخر بلا نهايه ليس له مثل خلق الخلق و الاشياء لا من شيي‏ء و لا کيف بلا علاج و لا معاناة و لا فکر و لا کيف کما انه لا کيف له و انما الکيف بکيفيه المخلوق.
و قال الصادق (ع) من نظر في الله کيف هو فقد هلک هر کس نظر کند در خداوند يعني فکر در ذات نمايد که چگونه است هلاک شده است.
و سر اين همه روايت اين است که عقول ناس و مردم مخلوق است و محال است که مخلوق درک کند خالق عقول را و نشناخته است خدا را و موحد نيست کسيکه در کيفيت خداوند سخن بگويد.
قال اميرالمؤمنين (ع) ما وحده من کيفيه و لا حقيقته اصاب من مثله، از اوهام خلايق دور است.
قال الرضا (ع): لا تقع عليه الاوهام و لا يدرک کيف هو و قال اميرالمؤمنين محرم علي بوارع ثاقبات الفطن تحديده و علي عوامق ثاقبات الفکر تکييفه چون افکار محدود است و خداوند غير محدود محال عقل است که بتواند راه بساحت قدس پيدا کند.
 
در اين ورطه کشتي فرو شد هزار
که پيدا نشد تخته‏اي بر کنار
 
فدع عنک بحراصل فيه الوابح.
 
عنقا شکار کس نشود دام بازچين‏
کاينجا هميشه باد بدست است دام را
 
قال اميرالمؤمنين (ع): لانه الله الذي لم يتناه في العقول فيکون في فهب فکرها مکيفا و في حواصل رويات همم النفوس. محدود امصونا.
 
[ صفحه 195]
 
قال عليه‏السلام، و من قال لم فقد علله قال في حکمه الاشراق و لم يطلب به علة التصديق اي الحدد الاوسط المقتضي للحزم بصدق النتيجه کقولنا لم کان العالم حاد ثافيق لانه متغير و کل متغير حادث فالعالم حادث و قد يطلب به عله الشيي‏ء في الاعيان کقولنا لم کان المقناطيس يجذب الحديد و عين همين بيان را شيخ در اشارات دارد و علامه طوسي در شرح اشارات دارد، پس گاهي بلم طلب علت تصديق است و گاهي بلم سؤال از علت وجود شي‏ء است در اعيان و عالم خارج، و در بسياري از اشياء ما هو و لم هو يکي است.
قال ارسطاطاليس في کثير من الاشياء ما هو و لم هو واحد مرادش اينست که عالم عقول و مفارقات چون ماده و صورت ندارند تا اينکه مثل مرکبات ما هو داشته باشند بلکه مهيات يعني حقايق آنها فاني در حق متعال است پس فقط سؤال از علت وجود آنهاست و علت غائي آنها عينا همان علت فاعلي آنهاست و اين سه مطلب يعني ما هو - و هل هو و لم هو اساس مطلب و امهات است که سؤال شود بهل که آيا فلان شيي‏ء موجود است يا نه هل الانسان موجود مثلا ام لا، چون هل سؤال از وجود شيي‏ء است و هل بسيط مقدم است بر ماء حقيقيه چون وجود مقدم است در حقيقت بر ماهيت و چيزي که وجود ندارد ماهيت ندارد، پس اول سؤال از وجود شي‏ء است بهل بسيط و بعد سؤال بماء حقيقيه است از حقيقت شي‏ء و بعد سؤال بلم است از علت لني و مطلب اي و متي و اين و کيف و کم مندرج در اين سه مطلب است يعني ما هو و هل هو و لم هو و کيفيت اندراج آنها در کتب مفصله از قبل اشارات و حکمة الاشراق موجود است و از محل بحث ما خارج است و تمام اين مطالب که ذکر شد در حق متعال جلت 
 
[ صفحه 196]
 
عظمته جاري نيست و غلط است و سؤال بلم چه در ذات و چه در صفات و چه در افعال حق تمامش غلط و بيجاست و اشکالات ابليس ملعون بر خداوند متعال تمامش بلم مي‏باشد و شهرستاني در ملل و نحل آن اشکالات را جمع کرده، و اشکالات در شرح اناجيل اربعه ذکر شده و در توريه هم متفرقه ذکر شده.
بعد از آنکه امتناع از سجود ورزيد با ملائکه بطور مناظره صحبت کرد و ما آن هفت اشکال را نقل مي‏کنيم بطور اختصار، رو کرد بملائکه و گفت به فرض تسليم که خداوند تبارک و تعالي خداي من و خداي خلايق است و عالم است و قادر است و از قدرت و مشيت سؤال نمي‏شود و هر وقت اراده نمايد آن شيي‏ء موجود مي‏شود و او حکيم است الا آنکه سؤالاتي در حکمت او پيش مي‏آيد ملائکه گفتند آن سؤالات و اشکالات کدام است و چند عدد است قال ابليس سبعه، گفت هفت اشکال است:
الاول - انه علم قبل خلقي ان الشر يصدر عني و يحصل عني فلم خلقني اولا و ما الحکمه في خلقه اياي.
گفت بملائکه، او ميدانست قبل از آنکه مرا خلق کند که عمل شر از من صادر خواهد شد پس چرا مرا خلق کرد و چه حکمتي است در اينکه او مرا خلق کرد.
الثاني - اشکال دوم - اين اشکال هم مشترک الورود است نسبت به همه کفار و اختصاص بشيطان ندارد اذ خلقني علي مقتضي ارادته و مشية فلم کلفني بمعرفته و طاعته و الزمني تکليفه و ما الحکمة في التکليف بعد اين لا يتبع بطاعة و لا يتضرر بمعصية.
گفت: حالا که مرا خلق کرد بمقتضاي اراده و مشيت خودش پس چرا مرا مکلف ساخت بشناسائي و اطاعت خودش و واجب کرد بمن تکليف را، و چيست 
 
[ صفحه 197]
 
حکمت در تکليف با آنکه هيچ انتفاعي از اطاعت نمي‏برد و هيچ ضرري از معصيت به او نمي‏رسد.
الثالث - اشکال سوم، اذ خلقني و کلفني و الزمت تکليفه بالمعرفه و الطاعه فعرفت و اطعت فلم کلفني بطاعة آدم و السجود له و ما الحکمه في هذا التکليف علي الخصوص بعد ان لا يزيد في معرفتي و طاعتي.
گفت: حالا که مرا خلق کرد و مکلف ساخت و من هم تکليف او را بکار بستم و شناختم او را و اطاعت نمودم چرا مرا مکلف نمود و تکليف کرد بسجده‏ي آدم و اطاعت آدم و چه حکمتي است در اين تکليف بخصوص بعد از آنکه بمعرفت و طاعت من هيچ زيادتي نخواهد شد.
الرابع - اشکال چهارم، اذ خلقني و کلفني علي الاطلاق و کلفني بهذا التکليف علي‏الخصوص فاذا لم اسجد فلم لعنني و اخرجني من الجنه و ما الحکمه في ذلک بعد ان لم ارتکب الا قولي لا اسجد الا لک.
گفت: حالا که مرا خلق کرد، و مرا مکلف ساخت بطور اطلاق و بعد مرا مکلف باين تکليف بالخصوص که سجده آدم باشد کرد حالا که من سجده نکردم چرا مرا لعن کرد و از بهشت مرا خارج کرد و چه حکمتي است در اين مطلب بعد از آنکه قبيحي را مرتکب نشدم مگر اينکه گفتم من سجده براي غير تو نمي‏کنم.
الخامس - اشکال پنجم، اذ خلقني و کلفني مطلقا و خصوصا فلم اطع فلعنني و طردني فلم طرفني الي آدم حتي دخلت الجنه ثانيا و غررته بوسوستي فاکل الشجرة المنهي عنها و اخرجه من الجنه معي و ما الحکمة في ذلک بعد ان لو منعني من دخول الجنه استراح مني آدم و بقي خالدا فيها.
گفت: زمانيکه خلق کرد مرا و مکلف ساخت مرا بطور اطلاق و عموم و بطور 
 
[ صفحه 198]
 
خصوص، يعني سجده‏ي آدم وقتيکه من اطاعت نکردم پس لعن نمود مرا و طرد کرد مرا پس چرا راه داد بمن که بروم نزد آدم و داخل بهشت شوم دفعه‏ي دوم و مغرور سازم آدم را بوسوسه خودم تا آنکه آدم از شجره‏ي منهيه تناول نمود و آدم را از بهشت با من خارج نمود چه حکمت است در اين و حال آنکه اگر منع مي‏کرد مرا از داخل شدن به بهشت آدم از دست من راحت بود و هميشه مخلد در بهشت بود.
السادس - اشکال ششم، اذ خلقني و کلفني عموما و خصوصا فلعنني ثم طرفني الي الجنه و کانت الخصومه بيني و بين آدم فلم سلطني علي اولاده حتي اراهم من حيث لا يروني و تؤثر فيهم وسوستي و لا يؤثر في حولهم و قوتهم و استطاعتهم و قدرتهم و ما الحکمه في ذلک بعد ان لو خلقهم علي الفطره دون من يحتالهم عنها فبعثون طاهرين سامعين مطيعين کان احري بهم، و اليق بالحکمه.
گفت: بملائکه زمانيکه خلق کرد مرا و مکلف ساخت مرا بطور عموم و خصوص پس لعن کرد مرا پس راه داد مرا بسوي بهشت و بين من و آدم خصومت و دشمني بود چرا مرا مسلط کرد و به اولاد آدم تا اينکه من آنها را ببينم و آنها مرا نبينند و وسوسه من در آنها اثر کند و لکن در حول و قوه و استطاعت و قدرت آنها را اثر نکند، و چه حکمت است در اين مطلب بعد از آنکه آنها را خلق کرد بر فطره کسي را مسلط نکند بر آنها تا آنکه عيش مطهر و پاکيزه داشته باشند و شنوا باشند و مطيع باشند، اين بهتر بود و لايق‏تر بود بحکمت.
السابع - اشکال هفتم، سلمت هذا کله خلقني و کلفني مطلقا و مفيدا و اذ لم اطع لعنني و طردني و اذا اردت دخول الجنه مکنتي و طرفتي و اذ
 
[ صفحه 199]
 
علمت عملي اخرجني ثم سلطني علي بني‏آدم فلم اذا استمهلته امهلتي فقلت انظرني الي يوم يبعثون قال انک من المنظرين الي يوم الوقت المعلوم و ما الحکمه في ذلک بعد لو اهلکتي في الحال استراح الخلق مني و ما بقي شرقي العالم اليس بقاء العالم علي نظام الخير خيرا من امتزاجه بالشر.
گفت: بر فرض تسليم تمام اين اشکالات خلق کردي مرا و مکلف ساختي مرا بطور اطلاق و بطور تقييد، زمانيکه من اطاعت نکردم مرا لعن کردي و طرد نمودي و زمانيکه اراده کردم داخل بهشت شوم بمن تمکن دادي و راه را براي من باز کردي و چون دانستي عمل مرا مرا خارج کردي و بعد مرا مسلط کردي بر بني‏آدم پس چرا زمانيکه طلب مهلت کردم مهلت دادي بمن، پس گفتم مهلت بده مرا تا روز قيامت جواب آمد تا روز معلوم مهلت دادم و چه حکمتي است در اين مطلب بعد از همه‏ي اينها اگر مرا هلاک کرده بود مردم از شر من راحت مي‏شدند و هيچ شري در عالم وجود نداشت آيا باقي بودن عالم بر نظام خير بهتر نيست از اينکه عالم ممزوج بشرور بوده باشد بعد ملائکه گفت اينست حجج و دلائل من در اين مسائلي که گفتم.
قال شارح الاناجيل فاوحي الله تعالي الي الملائکه قولوا له انک في التسلمية الاولي اني الهک و اله الخلق غير صادق و لا مخلص اذ لو صدقت اني اله العالمين ما احتکمت علي بلم فانا الله الذي لا اله الا انا لا اسئل عما افعل و الخلق مسئولون.
شارح اناجيل مي‏گويد: خداوند وحي فرمودند بملائکه بگوئيد بابليس که تو در آن تسليم اولي که گفتي من خداي تو و خداي تمام خلق هستم در اين ادعا تو کاذب هستي و اخلاص نداري زيرا اگر تصديق داشتي که من اله عالميان 
 
[ صفحه 200]
 
هستم ايراد بلم و حکم بلم نمي‏کردي پس منم آن خداوندي که نيست خداوندي غير از من من سؤال نمي‏شوم ار افعال خود و خلق سؤال مي‏شوند از آنها انتهي اين بود خلاصه‏ي اشکالات ابليس و جواب حق متعال.
فخر رازي در تفسير کبير بعد از آنکه شهادت را نقل کرده مي‏گويد اگر همه اولون جمع شوند و بخواهند جواب شيطان را بدهند عاجزند مگر همان جوابي که حق متعال باو دادند.
و آخوند ملا صدرا در تفسير سوره‏ي فاتحه که اسم تفسير اوست در سوره مبارکه يس مي‏گويد:
و اعلم انه لو اجتمع الاولون من الخلايق لم يجدوا عن هذه الشبهات جوابا برهانيا حقا مبنيا علي الاصول الصحيحة العرفانيه و المقدمات الحقه اليقينيه (يقول المؤلف العاصي محمدحسين المعروف بالخراساني) چند سال قبل در حوزه‏ي درس در حدود يکماه جواب اين شبهات را دادم و حال بطور اختصار بحول و قوه‏ي خداوند جواب مي‏دهم. و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم هفت لم گفته است.

دوشنبه 2 آذر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288760
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
دی 1388
بهمن 1388
اسفند 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom