آن حضرت روز جمعه يا پنجشنبه، 11 ذي القعدة، سال 148 [1] هجري قمري، يکسال پس از شهادت امام صادق عليه السلام در مدينه منوّره ديده بجهان گشود. نام: عليّ صلوات اللّه و سلامه عليه [2] . کنيه: ابوالحسن ثاني، ابوعلي و... القاب: رضا، صابر، زکيّ، وفيّ، وليّ، رضيّ، ضامن، غريب، نورالهدي، سراج اللّه، غيظ المحدّثين و... پدر: امام موسي کاظم، باب الحوائج إلي اللّه عليه السلام. مادر: شقراء، معروف به خيزران، امّ البنين، و بعضي گفته اند: نجمه بوده است. نقش انگشتر: حَسْبيَ اللّهُ، ما شاءَاللّهُ وَلا قُوَّةَ إلاّ بِاللّهِ، وَلييّ اللّهُ. دربان: محمدبن فرات، محمدبن راشد را گفته اند. مدّت امامت: بنابر مشهور، روز جمعه، 25 رجب، سال 183 هجري پس از شهادت پدر مظلومش بلافاصله مسئوليت رهبري جامعه و امامت را بعهده گرفت و تا سال 203 يا 206 رهبريّت و امامتش بطول انجاميد. مدّت عمر: در طول عمر آن حضرت بين 49 تا 57 سال اختلاف است و بر همين مبنا در مقدار و مدّت همزيستي با پدر بزرگوارش و نيز در مدّت حيات پس از پدرش اختلاف مي باشد، گرچه گفته اند که آن حضرت 29 سال و دو ماه در حيات پدر خود بوده است. و در سال 200 هجري به خراسان توسط مأمون احضار گرديد. در علّت آمدن امام رضا عليه السلام به خراسان بين مؤرّخين اختلاف است، ولي مي توان از مجموع استفاده نمود براينکه: چون هارون الرّشيد به هلاکت رسيد، بغداد و حوالي آن در اختيار أمين، و خراسان با حوالي آن تحت حکومت مأمون بود. پس از گذشت مدّتي کوتاه بين دو برادر اختلاف و جنگ رونق گرفت و امين کشته شد. و مأمون جهت استحکام قدرت خود چنان ابراز داشت که از علاقمندان خاندان عليّ بن ابي طالب و سادات بني الزهراء مي باشد. در سال 200 هجري نامه اي به مدينه فرستاد تا حضرت عليّ بن موسي الرّضا عليه السلام را از راه بصره اهواز از غير مسير شهر قم به خراسان منتقل گردانند. و چون حضرت کاملا نسبت به افکار و دسيسه هاي مأمون آگاه بود، هنگامي که به شهر مَرْوْ رسيد و مأمون پيشنهاد بيعت و خلافت را داد نپذيرفت و دو ماه بطور مرتّب با شيوه هاي گوناگوني اصرار و در نهايت حضرت را تهديد به قتل کرد. به همين جهت مجبور گرديد ولايتعهدي را تحت شرائطي بپذيرد و پنجشنبه پنجم ماه رمضان سال 201 بيعت انجام گرفت مشروط بر آنکه در هيچ کاري از حکومت دخالت ننمايد. و در نهايت پس از آنکه مأمون به هدف خود رسيد و از هر جهت حکومت خود را ثابت و استوار يافت، شخصا تصميم قتل حضرت رضا عليه السلام را گرفت و به وسيله انگور زهرآلود آن امام مظلوم و غريب را مسموم و شهيد کرد. شهادت: بنابر مشهور بين تاريخ نويسان روز جمعه يا دوشنبه آخر ماه صفر در سال 203 يا 206 قمري [3] به وسيله زهر مسموم و در سناباد خراسان شهيد و به عالم بقاء رحلت نمود و در منزل حميدبن قحطبه کنار قبر هارون الرّشيد دفن گرديد. فرزندان: عدّه اي گفته اند حضرت داراي پنج پسر و يک دختر به نام فاطمه بوده، ولي اکثر بر اين عقيده اند که حضرت بيش از يک پسر به نام ابوجعفر محمد جواد عليه السلام نداشته است. خلفاء هم عصر آن حضرت: امامت حضرت مصادف با حکومت هارون الرّشيد، فرزندش امين، عمويش ابراهيم، دوّمين فرزندش محمّد، سوّمين فرزندش عبداللّه ملقّب به مأمون عبّاسي گرديد. نماز آن حضرت: شش رکعت است در هر رکعتي پس از حمد، ده مرتبه «هل أتي عَلَي الا نْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَکُنْ شَيْئا مَذْکُورا» خوانده مي شود [4] . و بعد از آخرين سلام، تسبيح حضرت زهراء عليها السلام را بگويد و حاجت خود را از درگاه خداوند متعال مسئلت نمايد که انشاء اللّه برآورده خواهد شد.
|