پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله - ادب و نزاکت و ظرافت
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

ادب و نزاکت و ظرافت

در شرح حال و سيرت آن حضرت نوشته اند که...
هرگز با سخن خويش بر کسي جفا نکرد و بر وي ستم نراند.
تا سخن کسي به پايان نمي رسيد سخن نمي گفت و گفتار او را قطع نمي کرد.
حاجت هيچ کسي را در صورت قدرت و توانايي رد نمي نمود.
پاي خود را هرگز در مقابل کسي دراز نکرد.
هرگز کنار هيچ جليس و همنشيني بر چيزي تکيه نمي کرد.
هيچ يک از خادمان را به دشنام و ناسزا نگرفت.
صدا به قهقهه بلند نمي کرد؛ بلکه تبسّم مي فرمود.
آن حضرت در تابستانها روي حصير جلوس مي نمود، و زمستانها روي پلاس مي نشست.
جامه هاي خشن مي پوشيد، اما هنگامي که در ميان مردم ظاهر مي شد داراي سر و وضع آراسته بود.
خير و احسان آن حضرت آن چنان توأم با ادب و نزاکت و ظريف و لطيف انجام مي گرفت که هرگز طرف احسان، شرمسار نمي گرديد؛ لذا نوشته اند که...
بسيار احسان مي کرد و بخششها را پنهاني انجام مي داد، و اکثر اين خيرات را در شبهاي تار [و بي سر و صدا] برگزار مي کرد.
به عنوان نمونه:
مرحوم کليني (رضوان الله عليه) در کتاب خود روايتي از «اليسع بن حمزه» آورده است که مي گفت:
من در محضر امام رضا عليه السلام بودم که گروه زيادي از مردم پيرامونِ آن حضرت گرد آمده بودند و از او راجع به حلال و حرام سؤال مي کردند. در اين اثنا مردي بلند قامت و گندمگون وارد شد و گفت: السلام عليک يا ابن رسول الله! من يکي از دوستداران شما و آباء و اجدادتان هستم و از حج بازمي گردم و تمام موجودي ِ خود را از دست دادم و چيزي براي من باقي نمانده که با آن بتوانم حتي يک منزل از منازل سفر را طي کنم. چاره اي درباره من بينديشيد تا مرا به شهر و ديارم بازگردانيد، که من در شهر و ديارم فردي توانمند و مالدار مي باشم. به من کمک کنيد که وقتي به وطنم رسيدم از جانب شما به همين مقدار به فقراء هزينه رسانم و به آنها بخشش کنم؛ چون تهيدست و مستحق اِمداد مالي نيستم. حضرت به او فرمود: بنشين که خداي تو را رحمت کناد. سپس آن حضرت رو کرد به مردم و با آنها به ادامه گفتگو نشست تا آن که مردم از پيرامون او پراکندند، و فقط آن مرد خراساني و سليمان جعفري و خيثمه و من در آن جا مانديم. حضرت فرمود به من رخصت دهيد به اندرون منزل بروم. لحظه اي گذشت و حضرت بيرون آمد و در را بست و از پشتِ در دست را بيرون آورد...
... و فرمود: مرد خراساني کجاست؟
عرض کرد: اينجا.
فرمود: اين دويست دينار را بگير و مخارج خود را با آن تأمين کن و لازم نيست در ديار خود به مقدار آن از جانب من به فقراء کمک کني، و از سراي من خارج شو که من تو را نبينم و تو نيز مرا نبيني [که مبادا هر دو شرمسار گرديم].
سليمان به آن حضرت عرض کرد: قربان! عطاي فراوني به اين مرد مرحمت فرمودي و او را مورد مهر خويش قرار دادي، چرا از پشت در و از خفا اين کار را برگزار فرمودي؟
فرمود: بيم آن داشتم که ذل و خواري سؤال و خواهندگي را از رهگذر برآوردن نيازش در چهره او مشاهده کنم. آيا نشنيده اي که رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: المستتر بالحسنة تعدل سبعين حجة، و المذيع بالسيّئة مخذول، و المستتر بها مغفور له، کسي که پنهاني و بي سروصدا احسان مي کند اين کار او معادل با هفتاد حج مي باشد، و کسي که بدي و گناه را افشا و آشکار مي سازد خوار و فرومايه خواهد گشت، و آن که گناه و بدي را مخفي مي دارد اميد آمرزش براي او وجود دارد...
سپس فرمود: آيا اين بيت به گوش تو نرسيده است که:
 
متي آته يوماً اطالب حاجة
رجعت الي اهلي و وجهي بمائه
 
آن کسي را مي ستايم که اگر روزي براي حاجتي نزد او روم، به سوي اهل و عيالم در حالي بازمي گردم که آبروي من مصون مانده و دچار ذلت سؤال و خواهندگي نباشم.
نيز کليني آورده است که...
ميهماني بر امام رضا عليه السلام وارد شده و پاره اي از شب را با او به گفتگو نشست که چراغ دگرگونه شد و مي خواست خاموش شود. ميهمان براي ترميم و اصلاح آن دست خود را پيش آورد تا آن را به حالت نخست بازگرداند که امام رضا عليه السلام مانع شد و شخصاً آن را ترميم و اصلاح کرد، آن گاه فرمود:
ما خاندان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم ميهمانان خود را بکار نمي گيرم [بلکه مقدم آنها را گرامي داشته و از هيچ گونه ادب و نزاکتي نسبت به آنها دريغ نمي ورزيم].
بدين اميد که خداي متعال ما را از توفيق در التزام به سيرت اخلاقي اين امام بزرگوار برخوردار سازد و ارشادات سعادت آفرين و الگو پرداز آن جناب را در همه جوانب زندگاني به کار بنديم اين نوشته را به پايان مي برم، و شفاعت او را در روزي از خدا مي طلبم که هيچ عاملي جز قلب سليم و دل پالوده از آلودگي ها سود نمي بخشد.

دوشنبه 2 آذر 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288478
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom