 |
دين نگهداري |
|
در برخي رواياتي که از وجود مقدس حضرت رضا عليهالسلام وارد شده، آن حضرت يکي از علل غيبت و تأخير ظهور حضرت مهدي عليهالسلام را «آزمايش و امتحان» مردم ميدانند. از مجموع اخبار وارد شده در اين زمينه چنين بر ميآيد که امتحان غيبت امام عصر عليهالسلام يکي از دشوارترين امتحانات الاهي است. [1] . دشواري اين امتحان به حدي است که حتي معتقدان به امامت و ولايت هم در آن آزمون مصون از لغزش نخواهند بود. اساسا اين امتحان براي امامت باوران است، و ديگران قبل از اين رتبه، امتحان خود را دادهاند. اکنون در زمان غيبت آخرين پيشوا، خداوند [ صفحه 51] ميخواهد ثابت قدمها را از افراد سست ايمان و سطحينگر جدا سازد. آدمي بايد در اعتقادات خود بسيار استوار باشد تا در اثر اين سختيها و ناملايمات، نلغزد و در عقايد خويش سست نشود. ضمنا از پيشوايان خود سپاسگزار باشد که قبل از آن که زمان غيبت فرا رسد، خطرات و لغزشگاههاي آن دوران را گوشزد کردهاند. دشواري امتحان از اين جهت است که انسان به گونهاي اعتقاداتش را از دست ميدهد که خودش هم متوجه نميشود. اين مطلب، احتياج به مدت زمان زيادي هم ندارد، بلکه يک صبح تا غروب براي بيدين شدن کفايت ميکند! [2] . امام هشتم عليهالسلام در بين شيوائي در توصيف و تبيين برخي از فتنههايي که دامنگير مردم ميشود ميفرمايند: «لابد من فتنة صماء صيلم، تسقط فيها کل بطانة و وليجة، و ذلک عند فقدان الشيعة الثالث من ولدي؛ يبکي عليه أهل السماء و أهل الأرض و کل حري و حران، و کل حزين لهفان». [3] . فتنهاي کور (خيلي مبهم و پيچيده) در راه است و ناگزير فراميرسد که هر خودي و دوست نزديکي را سرنگون ميکند. اين فتنه زماني است که شيعيان، سومين امام از نسل فرزندم را گم کنند، اهل آسمان و زمين و هر زن و مرد دلسوخته و هر غمگين و اندوهناکي بر او (مهدي عليهالسلام) ميگريد. حضرت رضا عليهالسلام از «فتنه» خبر ميدهند. «فتنه» به معناي امتحاني [ صفحه 52] است که انسان را ميفريبد و هر کس ممکن است در مقابل جاذبهي شديد آن، کشيده شود و بلغزد. به علاوه در بيان دشواري اين امتحان تصريح فرموده که اين فتنه «صماء صيلم» است. («صماء» يعني «کر» و «صيلم» به معناي «شديد» است)؛ يعني اين امتحان چنان سخت و نامعلوم است که دوستان و خواص را هم بر زمين ميزند و همه در معرض سقوط و انحراف قرار ميگيرند. امام هشتم عليهالسلام اين زمان را زمان گريه اهل آسمان و زمين دانستهاند. دورهاي که اهل درد، از گم شدن امام زمانشان، غمگين و افسرده خاطرند، شادي و خوشحالي نميبينند؛ چون غم امام غائب از دل ايشان بيرون نميرود و زندگي آنها با غم و اندوه بر غيبت امام زمانشان عجين است. لذا در پي خوشحاليهاي اهل دنيا نيستند و در شاديها و جشنها، دل سوختهي آنها التيام نمييابد. علي بن موسي الرضا عليهالسلام سپس فرمودند: «... کم من حري مؤمنة و کم من مؤمن متأسف حيران حزين عند فقدان الماء المعين! کأني بهم آيس، کانوا قد نودوا نداء يسمع من بعد کما يسمع من قرب، يکون رحمة علي المؤمنين و عذابا علي الکافرين». [4] . ... چه بسيارند زنها و مردهاي مؤمن که در گم کردن «ماء معين» دل سوخته و اندوهناک و سرگردان و نارحتاند! گويي آنها را ميبينم که در بدترين وضعيت نوميدي هستند. (در هنگام ظهور) آنها را صدا [ صفحه 53] ميکنند، با صدايي که از دور - همچون نزديک - شنيده ميشود که اين ندا براي مؤمنان رحمت و براي کافران عذاب است. اين اوصاف حال شيعهي دلسوخته، هنگام گم کردن «ماء معين» است و حزن و اندوهي که براي محروم ماندن از اين آب گوارا دارد. درد شيعه اين است که اين ماء معين چرا غائب شده است؟! چرا وقتي بخواهند ديگران را به سوي امام عصر عليهالسلام متوجه سازند بايد نشاني «بئر معطله» [5] را بدهند؟! [6] . با اين همه، در عين نااميدي، در زماني که گمان نميرود و با محاسبات عادي قابل پيشبيني نيست، به صورت ناگهاني نداي ظهور سر داده خواهد شد و ياران باوفاي آن حضرت فراخوانده ميشوند. اين نداي ملکوتي، دلهاي اندوهناک و سوخته مؤمنان را تسلي ميبخشد و سبب عذاب کافران ميگردد.
| |
|
|
 |
آمار و اطلاعات |
|
| |