(محمدعلي رياضي يزدي) حريم توس مگر طور وادي سيناست که روي ماه رضا، جلوهگاه نور خداست
چو کعبه ساحت قدسش مطاف اهل يقين رواق صحن نو و کهنه، مروه است و صفاست پيمبران به طواف و فرشتگان در سعي يکي به ذکر نماز و يکي به عرض دعاست شرف برد ز مقامش مقام ابراهيم غبار او به رخ زمزم آبرو افزاست چنان که در عرفاتت گنه ببخشايند نگاه او قلم محو جرم و عفو خطاست به خاک او حجرالاسود استلام کند که پاره تن پيغمبر خدا، اينجاست بگو به موسي عمران به کوه طور، مرو و گرنه با ارني، لن ترانيت اولي است ز کوه طور بيا خدمت رضا در توس که در جمال خدايي او خدا پيداست چه اختلاف لطيفي به موقع اعجاز ميان موسي عمران و زادهي موسي است براي خلقت آن اژدهاي هولانگيز هميشه تکيهي موسي بر آن بلند عصاست ولي امام نگاهي به نقش پرده نمود ز هيبت نظرش شير زنده شد، برخاست يکي به فيض عصا و يکي به نور نگاه ببين تفاوت ره از کجاي تا به کجاست مگر ز تربت پاکش به تاب طره حور گره زدند که مشکين شميم و غاليه ساست غبار خاک قدمهاي زاير حرمش گهي به دوش نسيم و گهي به دست صباست يکي برد به چمن تا به گل ببخشد بوي يکي برد به شفاخانهها که عين شفاست علي عالي اعلي، که نام اقدس او ز اسم حضرت حق، سر علم الاسماست شعاع نور خدا جلوهي جلال نبي جمال علم علي، نور ديدهي زهراست به پارههاي جگر، ثاني امام حسن اگر چه خود جگر پاک سيدالشهداست هميشه تا بود اين آفتاب، چشمهي نور هماره تا به فلک ماه انجمن آراست هميشه ملت ايران، به نام او جاويد هماره پرچم ايران به فر او برپاست سزد که بر سر خورشيد سايه اندازيم چنين که سايه شمس الشموس بر سر ماست زمين ببوس «رياضي» به تهنيت که امروز ولادت شه دنيا و دين امام رضاست
|