..قالت: یا رسول الله ان سلمان تعجب من لباسى، فوالذى بعثک بالحق مالى و لعلى منذ خمس سنین الا مسک کبش تعلف علیها بالنهار بعیرنا فاذا کان اللیل افتر شناه و ان مرفقتنا لمن أدم حشوها لیف فقال النبى صلى الله علیه و آله: یا سلمان ان ابنتى لفى الخیل السوابق... [بحارالانوار، ج 8، ص 333، 3، ح 62.]
آیه اى درباره ى جهنم بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل مى شود پیامبر، شدیدا گریه مى کنند. اصحاب نیز از گریه ى پیامبر گریه مى افتند. ولى نمى دانند چه آیه اى نازل شده و کسى نیز نمى تواند از پیامبر، علت گریه را جویا شود.
بعضى از اصحاب، نزد فاطمه علیهاالسلام مى آیند و گریه ى پیامبر را با فاطمه علیهاالسلام مطرح مى کنند زهرا علیهاالسلام خود را در پارچه ى کهنه اى که دوازده جاى آن پاره شده بود و آن را با بندهایى از شاخه ى درخت خرما دوخته بودند پوشاندند و نزد پیامبر آمدند. سلمان، این لباس را که بر تن زهرا علیهاالسلام دید گریه اش گرفت. و با شگفتى گفت: قیصر و کسرى در حریر زندگى مى کنند ولى دختر پیامبر با چنین لباسى به سر مى برد. حضرت زهرا علیهاالسلام که نزد پیامبر مى آیند مى گویند: اى پیامبر خدا، سلمان از لباس من شگفت زده شده است ولى به خدایى که تو را به حق برانگیخت پنج سال است که من و على تنها یک پوست میش داریم که روزها شتر روى آن علف مى خورد و شب که مى شود فرشش مى سازیم و پشتى ما پوستى است که درونش لیف خرما است. پیامبر فرمود: اى سلمان دخترم از پیشتازان است.
منبع:کتاب زخم خورشید: کاوشی در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها