روزى بانويى به محضر زهرا عليهاالسلام آمد و عرض كرد: مادر ناتوانى دارم، كه درباره ى نماز، مسائلى را نمى داند، مرا نزد شما فرستاده تا آن سؤالات را از شما بپرسم».
فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: «بپرس» او پرسيد و پاسخ شنيد، تا اينكه سؤالات او به ده سؤال رسيد، از بسيارى سؤال خود شرمنده شد و عرض كرد: «اى دختر رسول خدا! بيش از اين شما را زحمت نمى دهم».
فاطمه عليهاالسلام فرمود: آنچه نمى دانى بپرس، آيا شخصى را مى شناسى كه در برابر صد هزار دينا (مثقال طلا) اجير شود كه فقط يك روز بار سنگينى را بالاى بام ببرد، و اظهار خستگى كند؟!
او عرض كرد: نه.
فاطمه عليهاالسلام فرمود: من نيز در پيشگاه خدا اجير شده ام كه در برابر هر مسأله اى كه مى پرسى، و به تو پاسخ مى دهم، پاداشى بگيرم كه اگر بين زمين تا عرش را پر از مرواريد كنند و به من بدهند، باز ارزش آن پاداش، بيشتر است، بنابراين من سزاوارتر از آن اجير هستم، كه اظهار خستگى نكنم، من از پدرم شنيدم كه مى فرمود: «علماى شيعه ى ما وقتى در قيامت محشور مى شوند به اندازه ى علمشان، و به قدر تلاشى كه در راهنمايى مردم كرده اند، به آنها پاداش و جايزه خواهند داد» [ منيه المريد شهيد ثانى، ص 2. ]
منبع:كتاب نگاهي بر زندگي حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
|