 |
جنبش علمى در زمان امام صادق (ع) |
|
اختلافات سياسى بين امويان و عباسيان و تقسيم شدن اسلام به فرقه هاى مختلف و ظهور عقايد مادى و نفوذ فلسفه يونان در كشورهاى اسلامى ، موجب پيدايش يك نهضت علمى گرديد. نهضتى كه پايه هاى آن بر حقايق مسلم استوار بود. چنين نهضتى لازم بود، تا هم حقايق دينى را از ميان خرافات و موهومات و احاديث جعلى بيرون كشد و هم در برابر زنديق ها و مادى ها با نيروى منطق و قدرت استدلال مقاومت كند و آراء سست آنها را، محكوم سازد. گفتگوهاى علمى و مناظرات آن حضرت با افراد دهرى و مادى مانند (ابن ابى العوجاء) و (ابوشاكر ديصانى ) و حتى (ابن مقفع ) معروف است . بوجود آمدن چنين نهضت علمى در محيط آشفته و تاريك آن عصر، كار هر كسى نبود، فقط كسى شايسته اين مقام بزرگ بود كه ماءموريت الهى داشته باشد و از جانب خداوند پشتيبانى شود، تا بتواند به نيروى الهام و پاكى نفس و تقوا وجود خود را به مبداء غيب ارتباط دهد، حقايق علمى را از درياى بيكران علم الهى بدست آورد، و در دسترس استفاده گوهر شناسان حقيقت قرار دهد. تنها وجود گرامى حضرت صادق (ع ) مى توانست چنين مقامى داشته باشد، تنها امام صادق (ع ) بود كه با كناره گيرى از سياست و جنجالهاى سياسى از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانين و احاديث راستين دين مبين و تبليغ احكام و تعليم و تربيت مسلمانان كمر همت بر ميان بست . زمان امام صادق (ع ) در حقيقت عصر طلايى دانش و ترويج احكام و تربيت شاگردانى بود كه هر يك مشعل نورانى علم را به گوشه و كنار بردند و در (خودشناسى ) و (خداشناسى ) مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدايت مردم كوشيدند. در همين دوران درخشان - در برابر فلسفه يونان - كلام و حكمت اسلامى رشد كرد و فلاسفه و حكماى بزرگى در اسلام پرورش يافتند. همزمان با نهضت علمى و پيشرفت دانش بوسيله حضرت صادق (ع ) در مدينه ، منصور خليفه عباسى كه از راه كينه و حسد، به فكر ايجاد مكتب ديگرى افتاد كه هم بتواند در برابر مكتب جعفرى استقلال علمى داشته باشد و هم مردم را سرگرم نمايد و از خوشه چينى از محضر امام (ع ) باز دارد. بدين جهت منصور مدرسه اى در محله (كرخ ) بغداد تاءسيس نمود. منصور در اين مدرسه از وجود ابوحنيفه در مسائل فقهى استفاده نمود و كتب علمى و فلسفى را هم دستور داد از هند و يونان آوردند و ترجمه نمودند، و نيز مالك را - كه رئيس فرقه مالكى است - بر مسند فقه نشاند ولى اين مكتب ها نتوانستند وظيفه ارشاد خود را چنانكه بايد انجام دهند. امام صادق (ع ) مسائل فقهى و علمى و كلامى را كه پراكنده بود بصورت منظم درآورد، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زيادى تربيت فرمود كه باعث گسترش معارف اسلامى در جهان گرديد. دانش گسترى امام (ع ) در رشته هاى مختلف فقه ، فلسفه و كلام ، علوم طبيعى و... آغاز شد. فقه جعفرى همان فقه محمّدى يا دستورهاى دينى است كه از سوى خدا به پيغمبر بزرگوارش از طريق قرآن و وحى رسيده است . بر خلاف ساير فرقه ها كه بر مبناى عقيده و راءى و نظر خود مطالبى را كم يا زياد مى كردند، فقه جعفرى توضيح و بيان همان اصول و فروعى بود كه در مكتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابوحنيفه رئيس فرقه حنفى درباره امام صادق (ع ) گفت : من فقيه تر از جعفرالصادق كسى را نديده ام و نمى شناسم . فتواى بزرگترين فقيه جهان تسنن شيخ محمّد شلتوت رئيس دانشگاه الا زهر مصر كه با كمال صراحت عمل به فقه جعفرى را مانند مذاهب ديگر اهل سنت جايز دانست - در روزگار ما - خود اعترافى است بر استوارى فقه جعفرى و حتى برترى آن بر مذاهب ديگر. و اينها نتيجه كار و عمل آن روز امام صادق (ع ) است . در رشته فلسفه و حكمت حضرت صادق (ع ) هميشه با اصحاب و حتى كسانى كه از دين و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتى داشته است . نمونه اى از بيانات امام عليه السلام كه در اثبات وجود خداوند حكيم است ، به يكى از شاگردان و اصحاب خود به نام (مفضّل بن عمر) فرمود كه در كتابى به نام (توحيد مفضّل ) هم اكنون در دست است . مناظرات امام صادق (ع ) با طبيب هندى كه موضوع كتاب (اهليلجه ) است نيز نكات حكمت آموز بسيارى دارد كه گوشه اى از درياى بيكران علم امام صادق (ع ) است . براى شناسايى استاد معمولا دو راه داريم ، يكى شناختن آثار و كلمات او، دوم شناختن شاگردان و تربيت شدگان مكتبش . كلمات و آثار و احاديث زيادى از حضرت صادق (ع ) نقل شده است كه ما حتى قطره اى از دريا را نمى توانيم به دست دهيم مگر (نمى از يمى ). امّا شاگردان آن حضرت هم بيش از چهار هزار بوده اند، يكى از آنها (جابر بن جيان ) است . جابر از مردم خراسان بود. پدرش در طوس به دارو فروشى مشغول بود كه بوسيله طرفداران بنى اميه به قتل رسيد. جابر بن حيان پس از قتل پدرش به مدينه آمد. ابتدا در نزد امام محمّد باقر (ع ) و سپس در نزد امام صادق (ع ) شاگردى كرد. جابر يكى از افراد عجيب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شيمى تاءليفات زيادى دارد، و در رساله هاى خود همه جا نقل مى كند كه (جعفر بن محمّد) به من چنين گفت يا تعليم داد يا حديث كرد. از اكتشافات او اسيد ازتيك (تيزآب ) و تيزاب سلطانى و الكل است . وى چند فلز و شبه فلز را در زمان خود كشف كرد. در دوران (رنسانس اروپا) در حدود 300 رساله از جابر به زبان آلمانى چاپ و ترجمه شده كه در كتابخانه هاى برلين و پاريس ضبط است حضرت صادق (ع ) بر اثر توطئه هاى منصور عباسى در سا 148 هجرى مسموم و در قبرستان بقيع در مدينه مدفون شد. عمر شريفش در اين هنگام 65 سال بود. از جهت اينكه عمر بيشترى نصيب ايشان شده است به (شيخ الائمه ) موسوم است . حضرت امام صادق (ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق (ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسى كاظم (ع ) منتقل گرديد. ديگر از فرزندان آن حضرت اسمعيل است كه بزرگترين فرزندان امام بوده و پيش از وفات حضرت صادق از دنيا رفته است . طايفه اسماعيليه به امامت وى قائلند.
منبع:كتاب چهارده اخترتابناك
| |
|
|
 |
آمار و اطلاعات |
|
| |