در زندگينامه هاى پيشوايان بزرگوار (ع ) سخن از احتجاجات (مناظره هاى ) آنها با دهرى ها (مادى ها) و مردم فرقه هاى ديگر به ميان آمد. براى نمونه يكى از مناظره هاى قاطع و كوبنده و در عين حال مختصر حضرت صادق (ع ) را نقل مى كنيم تا به درجه قدرت كلام و منطق امام (ع ) تا حدى پى بريد كه (مشت نمونه خروار است ). روزى ابوحنيفه براى ملاقات با امام صادق (ع ) در خانه امام آمد، و اجازه ملاقات خواست امام اجازه نداد. ابوحنيفه گويد: دم در مقدارى توقف كردم تا اينكه عده اى از مردم كوفه آمدند، و اجازه ملاقات خواستند، به آنها اجازه داد. من هم با آنها داخل خانه شدم وقتى به حضورش رسيدم گفتم : شايسته است كه شما نماينده اى به كوفه بفرستيد و مردم آن سامان را از ناسزا گفتن به اصحاب محمّد نهى كنيد. بيش از ده هزار نفر در اين شهر به ياران پيامبر ناسزا مى گويند. امام : مردم از من نمى پذيرند. ابوحنيفه : چگونه ممكن است سخن شما را نپذيرند در صورتى كه شما فرزند پيامبر خدا هستيد؟ امام : تو خودت يكى از همانها هستى كه گوش به حرف من نمى دهى . مگر بدون اجازه من داخل خانه نشدى ؟ و بدون اينكه بگويم نشستى ؟ و بى اجازه شروع به سخن گفتن ننمودى ؟ شنيده ام كه تو بر اساس قياس فتوا مى دهى ابوحنيفه : آرى . امام : واى بر تو اولين كسى كه بر اين اساس نظر داد شيطان بود. وقتى كه خداوند به او دستور داد كه به آدم سجده كند، گفت : من سجده نمى كنم ، زيرا كه مرا از آتش آفريدى و او را از خاك و (آتش گرامى تر از خاك است ). (سپس امام براى باطل بودن قياس مواردى از قوانين اسلام را كه بر خلاف اين اصل است ذكر نمود) و فرمود: به نظر تو كشتن كسى به ناحق مهمتر است يا زنا؟ ابوحنيفه گفت : كشتن كسى به ناحق . امام : بنابراين اگر عمل كردن به قياس صحيح باشد، پس چرا براى اثبات قتل دو شاهد كافى است ولى براى ثابت نمودن زنا چهار شاهد لازم است ؟ آيا اين قانون اسلام با قياس سازگار است ؟ ابوحنيفه : نه . امام : بول كثيف تر است يا منى ؟ ابوحنيفه : بول . امام : پس چرا خداوند در مورد اول مردم را به وضو گرفتن امر كرده ، ولى در مورد دوم دستور غسل كردن صادر فرموده ؟ آيا اين حكم با قياس سازگار است ؟ ابوحنيفه : نه . امام : نماز مهمتر است يا روزه ؟ ابوحنيفه : نماز. امام : پس چرا بر زن حائض قضاى روزه واجب است ولى قضاى نماز واجب نيست ؟ آيا اين حكم با قياس سازگار است ؟ ابوحنيفه : نه . امام فرمود: شنيده ام كه اين آيه را (( (ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم ) )) يعنى (در روز قيامت بطور حتم از نعمتها سؤ ال مى شويد) چنين تفسير مى كنى كه : خداوند مردم را از غذاهاى لذيذ و آبهاى خنك كه در فصل تابستان مى خورند مؤ اخذه و بازخواست مى كند. ابوحنيفه گفت : درست است من اين آيه را اين طور تفسير كرده ام . امام فرمود: اگر مردى تو را به خانه اش دعوت كند و با غذاى لذيذ و آب خنكى از تو پذيرايى كند و بعد براى اين پذيرايى به تو منت بگذارد، درباره چنين كسى چگونه قضاوت مى كنى ؟ ابوحنيفه گفت : مى گويم آدم بخيلى است . امام فرمود: آيا خداوند بخيل است تا اينكه در روز قيامت در مورد غذاهايى كه به ما داده ما را بازخواست كند؟ ابوحنيفه گفت : پس مقصود از نعمتهايى كه قرآن مى گويد انسان مؤ اخذه مى شود چيست ؟ امام فرمود: مقصود نعمت دوستى ما خاندان رسالت و اهل بيت است
منبع:كتاب چهارده اختر تابناك
|