پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله - فاطمه زهرا (س) در سوگ پدر
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

فاطمه زهرا (س) در سوگ پدر

علاقه فاطمه به پيامبر تنها علاقه يك دختر به پدرش نبود، بلكه وى‏استمرار تمام ابعاد شخصيت رسول خدا بحساب مى‏آمد. مگر پيامبر دست‏او را نگرفت و نفرمود: "هركه اين بانو را شناخت كه شناخت، و هركس‏وى را نشناخت بداند كه وى فاطمه دختر محمّد است. او پاره تن من‏وجان من است كه ميان دو پهلويم جاى دارد. هركه وى را آزرد مرا آزرده‏و هركه مرا آزرد خدا را آزرده است"(1).
مگر على‏عليه السلام از قول فاطمه‏عليها السلام به ما نفرمود كه گفت: رسول خدا به‏من فرمود: "اى فاطمه هركس برتو درود و صلوات بفرستد خداوند او رابيامرزد ودر هر جاى بهشت باشم او را به من ملحق كند"(2).
محبّت و دوستى فاطمه نسبت به پدرش بالاتر از محبّتِ قوم و خويشى‏بود. محبّت او محبّتى الهى و خدايى بود كه از معرفت فاطمه به مقام شامخ‏نبوّت وبزرگى آن‏حضرت در پيشگاه خداوند سرچشمه مى‏گرفت.
هنگامى كه فاطمه زهرا، رسول خدا را از دست داد تنها كسى بود كه به‏حساسيت موقعيت، پى‏برد و با اين حادثه، گويى تمام كوههاى عالم برسر او خراب شد.
با اينكه دل همه مسلمانان در فقدان رسول گرامى اسلام سوگوارواندوهگين بود امّا سيل غم در دل دختر و تنها وارث و پاره تن پيامبرسرازير گشت!!
مصيبتهاى بزرگ و بسيار، انديشه مردم را از تفكّر جدّى براى پركردن جاى خالى آن‏حضرت غافل كرده بود.
و اين وظيفه فاطمه زهرا بود كه با احياى ياد رسول خدا و بيان عظمت‏وى وفرستادن درود و آشكار ساختن اندوه شديد خود بر او اين خلاء راپر كند.
در واقع فاطمه زهرا با گريه خود بر رسول خداصلى الله عليه وآله عبادت مى‏كرد.چون گريه او ياد رسول اللَّه را زنده مى‏داشت، و اين خود به مكتب‏وارزشهاى رسالت پيامبر جان مى‏بخشيد. گريه زهرا بر پدرش به حدىّ‏رسيده بود كه وى را در شمار پنج نفر از مويه كنان جهان يعنى آدم،يعقوب، يوسف و امام سجادعليهم السلام جاى داده‏اند(3).
از فضه خدمتكار حضرت فاطمه نقل شده است كه درباره اندوه‏آن‏حضرت گفت: درميان مردم جهان و ياران و نزديكان و دوستان رسول‏خدا هيچ كسى در فراق آن‏حضرت اندوهگين‏تر و گريانتر و نالانتر ازبانويم فاطمه زهرا نبود. اندوه او هرلحظه تازه‏تر و فزونتر مى‏شدوگريه‏اش شدّت مى‏يافت.
فاطمه‏عليها السلام هفت‏روز در فراق‏پدرش گريست‏وآرام نيافت واز اندوهش‏كاسته نشد. هر روز گريه‏اش بيشتر از روز پيش بود. چون هشتمين روزفرارسيد، اندوه، نهانش را آشكار ساخت و عنان شكيب از دست داد و ازخانه بيرون آمد و فرياد كشيد. گويى صدايش از دهان پيامبر بيرون‏مى‏آيد. زنان شتابان به سويش رفتند. كودكان و خردسالان نيز به نزدش‏روانه گشتند. مردم به گريه و زارى پرداختند و از هر سوى گرد آمدند.چراغها خاموش شد تا روى زنان معلوم نشود. زنان چنين مى‏پنداشتند كه‏پيامبر خدا از قبر بيرون آمده است. همه در حيرت و شگفتى فرو رفته‏بودند. فاطمه در سوگ پدر نوحه مى‏خواند و آن‏حضرت را صدا مى‏زدومى‏گفت: اى پدر! اى برگزيده! اى محمّد! اى ابوالقاسم! اى ياوريتيمان وشوى مردگان! از اين پس چه كسى به محراب نماز مى‏ايستد؟چه كسى به فرياد دختر سرگشته و عزادارت خواهد رسيد؟
آنگاه دامن كشان به سوى قبر پيامبر رفت. از بس اشك ريخته بود،چيزى نمى‏ديد. چون نزديك تربت پاك پيامبر شد نگاهش به‏مأذنه افتاد،گامها را كوتاه كرد. امّا آنچنان گريست و زارى كرد تا آن كه از هوش رفت.زنان سراسيمه به سويش شتافتند و بر چهره‏اش آب پاشيدند. چون به هوش‏آمد از جاى برخاست در حالى كه لب به‏سخن گشوده بود و مى‏گفت:
"تاب و توانم برفت. پوست بدنم نيز به من خيانت كرد. دشمن‏نكوهشم كرد و افسردگى مرا كشت. اى پدر! اينك تنها و حيران مانده‏ام.صدايم به خاموشى گراييده و پُشتم شكسته است. زندگى‏ام تيره و تاروروزگارم سياه شد. پدر! از اين پس هيچ همدم و همدلى براى رفع تنهايى‏ووحشتم ندارم و ديگر كسى نيست كه اشكم را باز دارد و ياورى نيست‏كه در ناتوانيها مرا يار باشد. پس از تو قرآن و منزل و مأوى جبرئيل‏وميكائيل از خاطرها فراموش شد. تمام اسباب پس از تو دگرگون و همه‏درها دربرابرم بسته شد. من نيز پس از تو در اين دنيا ديرى نخواهم زيست‏و هر دم كه برآرم با گريه بر تو همراه است اشتياقم به تو واندوهم بر توهيچ گاه پايان ندارد".
آنگاه بانگ برآورد كه: اى پدر! اى جان من! سپس اين اشعار رامترنّم شد:
- اندوه من بر تو، اندوهى تازه است و قلب من، به خدا سوگند،جايگاه ريزش شور و غوغاست.
- هر روز كه سپرى مى‏شود اندوه من در آن فزونى مى‏يابد و گريه‏ام برتو تمام ناشدنى است.
- پيشامدهاى ناگوار من بزرگ شد و عنان تسلّى و آرامش را از كف‏دادم. پس گريه‏ام در اين سوگ هر لحظه تازه است.
- هر آن دلى كه در فراق تو با شكيب و تسليت همراه مى‏شود، همانادلى افسرده و بى‏جان است.


سپس فرياد برآورد: اى پدر با مرگ تو دنيا از نور افشانى باز ايستادودرخشندگى خود را نهان ساخت كه آن به سبب خرّمى تو، در تجلّى بودروزهاى دنيا تيره و تار شده است و تنها از سياهى و خشونت سخن‏مى‏راند. اى پدر! تا روزى كه تو را دوباره ديدار كنم همواره در سوگ تواندوهگين و متأسفم. اى پدر! از هنگامى كه تو رفته‏اى خواب نيز ازديدگان من برفت. از اين پس چه كسى به فرياد بيچارگان و شوى مردگان‏خواهد رسيد؟ و امّت تا روز قيامت دست به دامان چه كسى خواهندزد؟ اى پدر! پس از تو ما از مستضعفان شديم و مردم از ما روى گردان‏شدند. حال آن كه ما به وجود تو درميان مردم بزرگ بوديم نه مستضعف.پس كدامين اشك است كه از فراق تو از ديدگان روان نشود؟ و كدامين‏اندوه است كه پس از تو پيوسته و هميشه نباشد؟ و كدامين چشم پس از توبه هنگام خواب سُرمه كشيده مى‏شود؟ تو بهار دين و نور پيامبران بودى.پس چگونه است كه كوهها از فراق تو به جنبش در نمى‏آيند ودرياهانمى‏خشكند و زمين به لرزه نمى‏افتد؟!
پدر! من به پيشامدهاى ناگوار مبتلا شدم. اين مصيبت اندك و آسان‏نبود. اينك مصيبتى بزرگ وحادثه‏اى ترسناك مرا درخود فروگرفته است.
فرشتگان بر تو گريستند و چرخ از گردش باز ايستاد، منبرت پس از توغريب و تنهاست و محرابت از دعا و مناجات تو، تهى است و قبرت به‏آغوش گرفتن‏تو خرسند و شاد است و بهشت به‏تو و به‏دعا ونمازت مشتاق!
اى پدر! پس از تو چقدر ظلمت مجالست بزرگ شده است دريغا بر توتا گاهى كه من شتابان به سوى تو آيم. ابوالحسن مؤمن، پدر دو فرزندت‏حسن وحسين و برادر و دوستت، و ياور تو و كسى كه او را به كودكى‏پروردى و در بزرگى او را به برادرى گرفتى و شيرين‏ترين دوستان‏ويارانت كسى كه از ديگران در اسلام و هجرت و يارى دادن به توپيشقدم‏تر بود، او نيز در ماتم تو به سوگ نشسته است. داغ فراق تو همه‏ما را در خود فرو گرفت و گريه، كشنده ما شد واندوه و سوگوارى با ماهمنشين گشت.
سپس اشك ريخت و ناله‏اى از دل برآورد آنچنان كه گويى روحش ازكالبدش بيرون شد. آنگاه اين اشعار را خواند:
- پس از فقدان خاتم پيامبران شكيبايى‏ام اندك شد و عنان آرامشم ازكف رفت.
- ديده‏اى ديده! چون باران ببار. واى بر تو از بارش خون بخيلى مكن.
- اى رسول خدا و اى برگزيده او و اى پناه يتيمان و ناتوانان.
- كوهها و حيوانات و پرندگان و زمين، همگى پس از آسمان بر توگريستند.
- سرورم! حجون و ركن و مشعر همراه با بطحا همگى برتو گريه‏كردند.
- محراب ودرس قرآن سحرگاهان وشامگاهان، آشكارا برتو گريستند.
- اسلام نيز كه درميان مردم از همه غريب‏تر شد، بر تو گريست.
- اى كاش منبرى را كه تو بر فراز آن مى‏رفتى، مى‏ديدى كه چگونه پس‏از روشنايى، ظلمت و تاريكى او را در خود فرو گرفته است.
- خدايا! در مرگم شتاب فرماى كه روزگارم تيره و تار شده است.
فضه گويد: آنگاه فاطمه‏عليها السلام به خانه‏اش برگشت و شبانه روز بناى‏ناله و زارى گذارد. اشكش باز نمى‏ايستاد و گريه‏اش آرام نمى‏گرفت.
بزرگان مدينه گردآمده نزد على‏عليه السلام رفتند وعرض كردند: اى ابوالحسن!فاطمه شبانه روز مى‏گريد. به گونه‏اى كه شبها خواب راحت را از ما گرفته‏است وروزها نمى‏گذارد كه ما آسوده درپى كسب و كار خويش باشيم. ماآمده‏ايم تا به تو بگوييم كه از فاطمه بخواهى كه يا شبها گريه كنديا روزها. اميرمؤمنان گفت: بسيار خوب.
سپس اميرمؤمنان نزد فاطمه رفت. فاطمه همچنان بى‏وقفه مى‏گريست‏وهيچ دلدارى و تسليتى در مورد او مؤثر نبود. امّا چون على را بديد اندكى‏آرام گرفت. حضرت على به فاطمه فرمود: اى دختر رسول خدا! بزرگان‏مدينه از من خواستند كه از تو بخواهم كه يا شبها بگريى يا روزها.
فاطمه زهرا پاسخ داد: اى ابوالحسن! درنگ من درميان اينان چقدراندك و رفتنم از ايشان چقدر نزديك است. به خدا سوگند شب و روز ازگريستن دست برنخواهم داشت مگر آنكه به پدرم رسول خدا بپيوندم.على به او فرمود: آنچه خود مى‏دانى بكن اى دختر رسول خدا.
سپس اميرمؤمنان، خانه‏اى در بيرون از شهر براى حضرت زهراساخت كه آن را بيت‏الاحزان ناميدند.
چون صبح فرا مى‏رسيد، زهرا حسن و حسين را پيشاپيش خود قرارمى‏داد و با گريه به سوى آن خانه روانه مى‏شد(4).
فاطمه زهرا از برخى از مناسبتها براى معرفى رسول خدا ويادآورى‏خاطرات عطرآگينش بهره مى‏گرفت. در روايت آمده است كه چون پيامبروفات يافت، بلال از گفتن اذان خوددارى كرد و گفت: پس از رحلت‏رسول خدا براى كس ديگرى اذان نخواهم گفت.
روزى فاطمه زهرا گفت: دوست دارم صداى موذّن پدرم را بشنوم.چون اين خبر به گوش بلال رسيد. شروع به گفتن اذان كرد. همين كه گفت‏اللَّه اكبر، اللَّه اكبر، فاطمه به ياد پدرش و دوران حيات او افتاد. پس‏نتوانست از گريه باز ايستد. چون بلال به عبارت اشهد ان محمّداً رسول اللَّه‏رسيد فاطمه فريادى كشيد و به صورت بر زمين افتاد و از هوش برفت.مردم به بلال گفتند: بس است اى بلال كه دختر رسول خدا از دنيا رفت.آنان گمان كردند كه فاطمه مرده است. بلال اذانش را ناتمام گذارد. چون‏فاطمه به هوش آمد از بلال خواست كه اذانش را به اتمام رساند امّا بلال‏خواسته آن‏حضرت را اجرا نكرد و گفت: اى سرور زنان! من بر جان توبيمناكم و مى‏ترسم كه با شنيدن اذان به جان خود آسيب رسانى. فاطمه نيزاو را از ادامه اذان معاف داشت.

پي نوشتها:

1- بحار الانوار، ج‏43، ص‏80
2- همان مأخذ، ص‏55
3- بحارالانوار، ج‏43، ص‏155
4- بحار الانوار، ج‏43، ص‏177 - 175

منبع: كتاب هدايتگران راه نور - زندگانى صدّيقه كبرى حضرت فاطمه زهراعليها السلام

یک شنبه 10 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 288453
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom