آغا من استاد تقلید صدای گوسفندم
دیروز تو حیاط مدرسه جو گیر شدم و از ته دل گفتم :
بععععععععععععععععععععع بععععععععععع
همه خندیدن
یکی دستشو گذاشت رو شونم نگاه کردم دیدم ناظممونه
یه لبخند زد و گفت
خوشحالم زبون مادریتو فراموش نکردی
یعنی قهوا ی قهوا یم کرد