اين خاطره مال يكي از رزمنده هاست:
پايش قطع شده بود خواستم ببندم كه گفت:برو سراغ زخمي ها.
گوش ندادم همان پاي قطع شده را برداشت و كوبيد توي سرم گفت:(اگه بياي جلو باهمين ميزنمت) رفتم سراغ بقيه صبح كه شد ديدم پايش توي دستش است و چشمش به آسمان
*****************************
امام کاظم علیه السلام : هرکس مؤمنی را شاد کند، ابتدا خدا را شاد کرده و دوم پیامبر صلی الله علیه و آله را و سوم ما را
*****************************