عاغا دیروز با دوستام رفتیم پیکنیک>>>
هرجا رو نیگا می کردیم چمنا گره زده بودنش^^^
لامصب یکی دوتا هم نبودن یه زیرانداز با چمنا درست کرده بودن
یکمی رفتیم جلوتر دیدیم چندتا دختر اونجا نشستن و دارن چمنا رو گره که چه عرض کنم یه جوری داشتن گره می زدن که ...
حالا بماند یکیشون داشت با چمنا دعوا می کرد و می گفت: چرا شوهر گیرم نمیاد؟؟!؟!؟
من و دوستامو اصن ندیده بودن اصن خودمونم نشون ندادیم گفتیم شاید بگن
.
.
.
.
.
.
کاش این شوهرم بشه
اصن یه وضعی
سابقه نداشت