عاقا من با taranom ^-^ دوست خیلی صمیمی هستیم یه بار بهم زنگ زد گفت بیا بریم کافی شاپ گفتم باشه حالا ما هم گواهی نامه نداشتیم منم گفتم اشکالی نداره با اتوبوس میریم توی ایستگاه اتوبوس ترنم گفت من اول سوار میشم منم گفتم بفرمایید اون رفت تو اتوبوس بعد من رفتم عاقا یه دفعه دیدم کف اتوبوس دراز کشیده حالا نگو تو اتوبوس پاش لیز خورده بود و افتاده بود مسافرا به جای اینکه دست اون را بگیرن دست منو گرفتند اخه از خنده غش کرده بودم ترنم تا یک هفته باهام قهر بود میگفت چرا اون روز برام خندیدی؟