آقا ما یه روز تو خوابگاه می خواستیم آتیش درست کنیم،
با یه چند تا از دوستام و هم رشته ایا وایساده بودیم دور هم،داشتیم در مورد این که از چی استفاده کنیم حرف می زدیم
راستش بنزین و اینا که در دسترس ما نبود_خوابگاه دختران_
من گفتم:”راستی بچه ها،کسی استون نداره؟”
یهو یکی از دخترا گفت:”اگه بخوای من از این پدای لاک پاک کن دارما!!!!”
همه o_O
خودش ^_^
و من >_< ...
و من -_- ...
و دست آخر_با وساطت بچه ها_ بازم من ~_~..
حالا بماند که رفتیم از خرازی خوابگاه خریدیمو روشنش کردیمو کلیم دورش رقص سرخ پوستی کردیم....