خاطرات خنده دار نویسنده : طنز پرداز تاریخ : سه شنبه 1 دی 1394 نظرات 0 رفتم خونه ی نامزدم. نامزدم بهم میگه پاشو ظرفارو بشور. باباش بهش میگه چرا خودت پا نمی شی بشوری؟.... برگشته میگه چون گردنم کلفته....... باباشم در یک حرکت انتحاری بهش گفت :گردنه خرم کلفته ولی حداقل اون یه کار مفید میکنه.... خخخخخخ لینک ثابت