هم اتاقیم میگه بچه که بوده اون درسی که ژاله به گل اب نمیداده وگل پژمرده میشه. این باخودش فکرکرده که چراژاله به گل اب نداده واینقدفکرمیکنه بهش تا به این نتیجه میرسه که برگه این درس روبکنه وبندازه دوروهمین کارم میکنه..
بعدمعلمه میاد ازاین درسه بهشون دیکته بگه اینم که نخونده بوده.هی مدادرو رو کاغذفشارمیداده وفکرمیکرده مدادروکه فشاربده خودش مینویسه.میگه هرچی مدادروفشاردادم ننوشت.چندتاضربه هم زدم به سرش باز فایده نداشت. اخرسرمعلمه ازش میپرسه چراچیزی ننوشته.میگه که کتابش این درس رونداره.معلمه هم نگاه میکنه میبینه واقعا نداره. میگه پارش کردی؟ اینم میگه نه از اول توکارخونش اینو نداشته...