عاغا اینایی هستن که میگن ما از آسانسور میترسیم این بدبختا راست میگن و کسی رو ب زور نبریدتو آسانسور
با پسرعمه ی گرام رفته بودیم دنبال ی سری امضاو این چیزا دفتر وکیل طبقه سوم بود هی میگفت بیا از پله ها بریم ی ورزشی هم میشه و ار اون گفتن و از ما هم انکار بالاخره بزوربردیمشو همینکه در آسانسور رو بسته شد اونم چشاشوبست و ذکر میگفت فقط میدونم جنازشو از تو آسانسور دراوردم ،الان جلوش اسم آسانسور رو بیاری ازهوش میره ،بسکه این پسرا سوسولن