***مهدي نه ميتي***
آقا ما يه رفيغ داشتيم خيلي زرنك بود باهاش كه ميرفتيم بيرون موقع دادن سهم ها ميكفت من فقط كارت دارم اكه ميخايد كارت بكشم يه دفعه ما ميخاستيم بريم بيرون هرجي به دومادمون كفتيم اينو نيار كفت بامن خلاصه آخر سر موقع سهم و ماني كه شد اين بابا دوباره دبه كرد دوماد ماهم بلند شد از تو ماشين كارتخون سيار رو آورد و اون باباهم با اشك كارت كشيد!!!
نتيجه:نعنا بوي خوبي داره!