یه چیزیه که دایی کوچیمه ی من حسرت این که یه دونه از خواهرزاده برادر زاده هاش بهش بگن دایی به دلش مونده (اخه زیاد بزرگ تر نیس). ما رفته بودیممسافرت داییم مدمشو اورده بود شرط گذاشته بودتو سفر اگهبش نگیمدایی نمیزاره ااستفاده کنیم بعد از اون تو سفر همش یه صدا تو خونه بود داااااااااااااااااااااااییی جووووووووووونم (عمو جونم ) عجب ادماییم