چند وقت پيش, باخانواده از جايي برمي گشتيم
توي خيابون يكي از اشناها رو ديديم و از ماشين پياده شديم براي سلام و احوال پرسي
از اتفاق ايشون فكر ميكنه من رو دوست داره!!!!
منم هيچ بهش محل نذاشتم
:))))))
ايشونم بهش برخورد
سوارماشين شد و تخت گاز رفت
باباشو جا گذاشت!!!!!!
حالا ما 0_0
نميدونستيم ابرو داري كنيم يا بخنديم!!!
حالا من عذاب وجدان >_<