آقا من امروز رفته بودم با وسایل ورزشی ورزش میکردم.همینایی که تو پارک هستن.داشتم کار میکردم یه موتوری که یه پسر حدودا 2 یا 3 سال سوار موتور بود.این پسره داشت میرفت یه ادا در آورد. من هیچی نگفتم چندتا زن کنار من بودن.آقا به اونجا رسید که گفتم بریم به بدن یه چیزی بزنیم خسته شدیم. دیدم پسره داره با موتورش ور میره. گفتم گناه داره ولش کن،بچه زدن نداره. آقا این موتور رو مجبور شد هل بده موقع هول دادن منو دید.
قیافشو باید میدید 0_0
منم یه نیشخند تلخ زدم و با اون قیافه ترسناک م همینجوری بهش نگاه کردم
این از ترسش سرشو انداخته بود پایین و داشت موتورشو هل میداد
منم از اون همونجوری ترسناک! :)))))))