امروز داشتم برای باقلی خورش باقلی پاک میکردم پریناز هم کنارم بود ( دخترم دوسال و هفت ماهشه ) خلاصه این هی پوست باقلی ها رو می ریخت رو زمین من هی جمع می کردم می ریختم تو ظرف، و هی تهدیدش میکردم که میزنم پشت دستت ( تهدید الکی ) تا که یه بار که عصبانی شدم دستم و بلند کردم و گفتم قرارمون چی بود؟ گفت چی ؟ حالا دست من بالاست گفتم بزنم.... دستش و آورد بالا گفت بزن قدش...
تمام عصبانیت من فروکش کردو کلی خندیدم و کیف کردم که سریع یه راه حل فرار پیدا کرد چون میدونم خوب منظور منو می دونست...
حالا از شما دوستان می پرسم آیا این دختر من خوردنی نیست؟؟