این قضیه مال چهلم بابا بزرگ خدابیامرزمه و به نقل قول از داداشم
قضیه اینطور بوده که اینا میرن خارج شهر توی صحرا تا این گوسفند رو بکشن و همونجا پوست بکنن و خلاصه اماده کنن بیارن(خارج شهر یعنی وسط صحرا و گله گوسفندا که پر از خاک و جک و جونور و پشکله) داداشم میگه گوسفند رو از درخت اویزن کرده بودن و قصاب هم داشته پوست میکنده که یهو گوسفنده میوفته رو انبوهی از فضولات دامی(همون پشکل خودمون) بعدم که خاک مال میشه و خلاصه اینا هم نامردی نکردن گوشته رو توی استخری که توش حیوونارو میشورن شستن اماده کردن اوردن :)
.
.
.
.
.
میخوام یه اعتراف سختی هم بکنم اون غذا بهتری غذای عمرم بودددد :|