بابام واسه افطار رفته بود شیر بیاره بخوریم دیدم
برگشتنی دو پاکت سیگار آورده
بهش گفتم پدر من این چیه ؟
گفت: رفتم مغازه تا خواستم شیر رو بیارم
یه دختر اومد گفت: یه پاکت سیگار میخوام
منم روم نشد با این سنم شیر بیارم مجبور شدم دو پاکت سیگار بیارم.