وقتي پچه بودم مامانم برام بستني مياورد هميشه يه گوشه از بستني خورده شده بود
وقتي ازش دليلشو مي پرسيدم ميگفت: رئیس كارخونه تست همه رو تست ميكنه سمي نباشه منم فكر ميكردم چه ادمه خوبيه مامان هم براي فاميل تعريف ميكرد همه ميخديدن
الانم بين فاميل به ساده لوح معروفم
چيه نخند به جاي خنده دعا كن خدا يه عقل به من بازم يه پولي به من بده