تو خیابون داشتم راه میرفتم
ی گربه ی اول نگام کرد بعد یواش از جلوم رد شد
منم خیلی به غرورم برخوردد یعنی له ام کرد
ی پخ وحشتناک بش کرد م که بترسه
لامصب ی غرش مث شیر بهم کرد
نزدک بود بخورتم
اونجا بود که فهمیدم غرور خیلی بده
افتاده باش برادر!