نمیخاستم اینو بگم ولی میگم تا بدونید کی خستس هی نگید خستم...
یبار رفتم خونه دیدم خودم پشت میز کامپیوتر (رایانه) نشستم!
یعنی مدیونی اگر فکر کنی دروغ میگم.
ب جان همین فیله قسم خودما دیدم. ی لحظه گیج بودم فک کردم مُردم!
یکم چشاما باز و بسته کردم داشتم سکته میزدم دقیقتر نگاه کردم دیدم خواهر عزیزم سردش شده کاپشن داداششا پوشیده...
هیچی دیگه ی نفس عمیق کشیدم ک آروم بشم. نزدیک بود ب خاطر ی کاپشن بکشمش!!!