امام علی علیه‌السلام: بعد از سلامتی خنده بزرگترین نعمت خداست
   
 
نویسنده : طنز پرداز
تاریخ : شنبه 12 دی 1394 
نظرات 0

*******خاطر دوران بچگی ********
خونه پدر بزرگ بودم که از قرار چند تا از خاله هامم اونجا بودند
که یکی از خاله ها تصمیم گرفت بره حمام عمومی بیرون
مامانم یه نگاه به منو خواهرم کرد، دید داره نکبت کثافت از سر رومون میباره به خالم گفت این دوتارم ببر حالا ما هرچی التماس به مادر که مامان تو رو خدا ما با خاله نریم حموم قبول نکرد
خاله بردمون حمام از صبح که رفتیم یه کیسه زبر برداشت کشید به من خواهرم جوری که انگار بدن ما پوست تمساح خیلی شیار درز داره الا ن باید
تمام کثیفیاش بره اونم چی به مدت دوساعت پوستمون عین لبو سرخ میشد لامصب فقط کودک آزاری میکرد بعد از کسیه کشیدن برای سر شستن مارو میزاشت وسط پاهاش بعد پاهاش قفل میکرد بهم سر آدم جوری میشست انگار داره رخت چرکای شوهرشو میشوره اونم چی با آب داغ بعد که میشست مو های سر آدم عین جنگل آموزن میشد ماهم تا میتونستیم لا دس پای این خاله آی نشگون، گازش میگرفتیمو فشش میدادیم که نگو ولی لامصب مگه حس میکر اصن انگار نه انگار
بعدم که موقع لباس پوشیدن میشد این روسری تا آخر گلمون سفت گره میزد
آدم نمیتونست اصن نفس بکش
بعد مارا یه بغل میشوند بهمون میگف وای به حالتون اگه تکون بخورید از سر جاتون دوباره میارمتون حموم دوباره میشرمتون هیچی دیگه انقد این حموم طولانی بود که ما بعد از ظهر از حموم تشریفمون میاوردیم بیرون

 
 
***************************** امام کاظم علیه‌ السلام : هرکس مؤمنی را شاد کند، ابتدا خدا را شاد کرده و دوم پیامبر صلی الله علیه و آله را و سوم ما را *****************************

طنز پرداز