گودزيلا همسايه اومده بود خونمون با مامانش گرم صحبت بودم حواسم بهش نبود يهو رفتم تو اتاقم ديدم بلهههه خانم يه دونه از روژ لبامو خالى کرده رو صورتش چادر نماز بنده ى بدبختم گذاشته رو سرش ميگم ستايش چيکار کردى؟ ميگه علوس شودم(عروس شدم!)من ديگه حرفى ندارمO_o
محض اطلاع گودزيلا مذکور دهه نودى هستن والا من دوبرابر سن اينو داشتم واسه مورچه ها قند خورد ميکردم خرکيف ميشدم از کار خيرم!