یه بار با یکی از دوسام رفته بودیم پارک بانوان بعد که میخواستیم بریم
درش خیلی دیر بود مام ته پارک بودیم دیگه حال نداشتیم تا پیش در بریم من به دوستم گفتم ;بیا از رو دیوار بریم کی حال داره
هیچی دیگه اونم قبول کرد
اقا اول من رفتم ببینم هیشکی نباشه بعد ب دوستم گفتم هیشکی نیس بیا
اقا تا برگشتم دیدم دو تا پسر وایسادن روبه روم منم هل شدم جیغ کشیدم
اونم گفت جیغ نکش میخورمتاااااااا
منم گفتم ;اره به قیافتم میاد ادم خور باشی
اونم عصبانی شد گفت;وایسا تا بهت بگم ....................
هیچی دیگه منم از رو دیوار پریدم پایین تا نفس داشتم دوویدم
یکی نیس به من بگه اخه تو ک عرضه دفاع از خودتو نداری چرا الکی تز میدی .