هیچ وقت یادم نمیره 2سال پیش برای مسابقات کشوری کاراته (هم کومیته و هم کاتا) رفتم تهران به محل برگزاری که رسیدیم برای مبارزه داشتم گرم میکردم که اسممو صدا زدند برای مبارزه منم با اعتماد به سقف کامل رفتم کنار تاتمی(زمین مسابقه) مربیم یکی از پنج داور بود منم خودمو برنده دیدمو کلاه رو سر گذاشتم و رفتم تو زمین :) منتظر حریفم بودم که یه غول بیابونی با 100متر قد و دیویست کیلو وزن اومد تو زمین .عین وقتایی که از بابام پول میخام نگاش میکردم :(((
یهو برگشت گفت:تو حریف منی جوجه و پقی زد زیر خنده منم قشنگ قهوه ای شدم برگشتم به دوستام گفتم: اوسکلا چرا نگفتین من وزنم آزاده؟ هیچی دیگه فقط کمی از نخام قطع شد و جفت دست و پام شکست.حالا این هیچی دوستام کنار زمینپوکیدند از خنده ولی بعدش تو قسمت کاتا طلا آوردم تا چششون درآد :)))) ولی دیگه غلط بکنم برم مسابقه کاراته