اقا دیروز همسایه مون سمنو نذر داشتن بعد به بابام گفتم بابا برو هم بزن بعد دعا کن من دانشگاه امیرکبیر قبول شم واینا (الکی مثلا)بعد بابام بعده اینکه رفت وهم زد اومده میگه پریسا گفتی می خوای زنه امیر کبیر بشی دیگه؟؟؟!!!
نه اخه من برم سرمو کجا بکوبم اخه !!خوپدر من شما دعا نمی کردی سر سنگین تر بودکه!!