آقا ما یه دوستی داشتیم هی ادعاش میشد پارسال چهار شنبه سوری ما با چند تا از رفقا اومدیم اینو ادب کنیم یه کپسولی رو گرفتیم نصفش رو خالی کردیم بعد روشنش کردیم و انداختیمش زمین و پامون رو روش گذاشتیم یه صدای کمی اومد و خاموش شد بهش گفتم : مهرداد تو از این کارا بلدی؟ گفت آره کفشش رو در اورد رفت دمپایی پوشید گفت روشنش کنید ما هم نصف کپسولی قبلی رو ریختیم تو یه کپسولی تا خرخره پر شد . روشنش کردیم این رفت روش وایساد و......
.
.
.
دمپایی پازل شد و جورابشم پاره شد. ....شلوارشم ز-ر.د شد!!