یه بارم امتحان داشتیم منم خیلی خوب خونده بودم امتحانم تستی بود من درحال جواب دادن بودم که مراقب میومد نگا میکرد و به یکی از بچه ها که فامیلش بود میرسوند منم دیدم دوستام بیکارن و چیزی بلد نیستن ورقم رو با دو دست چسپیدم به مراقب گفتم به چه حقی از رو ورقه ی من نگا میکنی و به اون خانم میگی من میرم اعتراض میدم این همه شاهد دارم،عاقا مراقب از ترس خشکش زد گفت خاهش میکنم بشین سرجات اگه بخوای به تو هم میگم منم گفتم لازم نکرده من، همه رو بلدم باید از رو ورقه ی من به همه ی دوستام بگی وگرنه خود دانی^__^
این چنین بود که مراقب اون روز زانو درد گرفت انقد اومدو رفت:)
نمره ی همه مونم یکی شد;)