بچه بودم تو خونه فوتبال بازی می کردم.منو توهم می زد که تماشاچیا برام دست تکون می دادن خلاصه یه بار فکر کردم یه جام و بردیم منم به جای جام سطل ترشی بلند کردم.یه بار بردم بالا درش شل شد.یه بار دیگه کردم درش افتاد!سومین بار که بلند کردم ترشی ریخت0-0.تا به خودم اومدم دیگه نفهمیدم چی شد.چشامو باز کردم دیدم رو تختم بودم.یه لحظه فک کردم خواب بود بعد گفتم نه خواب نبود واقعی بود.