روستایی بودن همیشه افتخارمه
خواهر زادم 3 سالشه داشتم باهاش بازی می کردم که یهو زارت
یه صدایی ازش اومد.
دقت کنید من اصلاً بهش توجهی نکرم
اونوقت برگشته تو روی من میگه تو بودی .....
منم همین جوری نیگاش کردم و گفتم مبین(با حالت اخم)
هیچی دیگه میگه دایی اصن کار دوتامون بود باشه
حالا بیا ادامه بازی...
اینا گودزیلا نیستن فقط موندم به سن بالاتر برسن ازشون میخاد چی دربیاد.