امروز رفته بودم خونه عمم اينا.تارسيدم پسرعمم که ۹ سالشه درو واکردگفت مامانم رفته بانک.
منم رفتم تونشستم توسالن.
پسرعمم داشت اهنگ گوش ميداد يهوداد زد:الو سلام نميتونم ازفکرت درام من هنوزم مٽل قبلنام هنوزمٽل نفسى برام اووووو الوسلام....
من0_0
برگشته به من ميگه نترس بابا.لامصب يه دوست دخترم نداريم اينارو واسش بخونيم خرشه!من0_0
گفت منظورم اينه يه دوست دخترنداريم باهاش خلوت کنيم.من0_0.
گفت بابامنظورم اينه يه دوست دخترنداريم بهش خيانت کنيم حسوديش بشه
من0_0.
گفت اى بابامنظورم اينه..
من0_0.خفه شوتاعمه بياد.
اون هيولا (◑.◑)غلط کردم.
اينابچن يااژدها!!!!!