بابای من دکتره،و همه همسایه هامونم هروقت مریض میشن زنگ میزنن خونمون تا بابام براشون نسخه بنویسه.یکی از همسایه هامون خیلی بچه داره،دست یکی از بچهاش از چندجا شکسته بود زنگ زده بود تا بپرسه چیکار کنه برای دردش.بابام خونه نبود،وقتی اومد بهش گفتیم زنگ بزنه.بابامم خسته بود،حالا مکالمشون:سلام علیکم..حال شما؟!
:..
:اون بچه تون که شکسته بود بهتره؟
:..
:نه اون بچه تون که تیکه تیکه شده بود...!
:..
بابام:°_°
همسایمون:0_0