خانواده خواهرم تابستون واسه تعطیلات خانوادگی برگشته بودن(آلمان زندگی میکنن)..بچه هاشم اکثراً آلمانی حرف میزنن..حالا این خواهرزاده ی من خیلی شیطونی میکنه به قول معروف پیش فعاله..یه بار خواستم مثلا ادبش کنم درجوابم یه کلمه های آلمانی تحویلم داد (منم آلمانی بلد نبودم به زور انگلیسی رو حرف میزنم از کجا میدونستم فحشه^_~) خواهرم گفت:إ دختر تو چرا هیچی بهش نمیگی..من:مگه چیزی بدی میگه..خواهرم:کلا تورو شست:) منO_O در اون لحظه یه حس اسکل بودنی بهم دس داد خدا نصیب هیچ کس نکنه کمرم شکست:|