عاغا به روح اون کسایی که بروسلی کشتشون قسم ما اون موقع بچه بودیم چیزی حالیمون نبود هرکی هرچی میگفت رو به مرحله ی عمل میرسوندیم.
اون موقع حیاط ما بزرگ بود توش ماسه ریخته بودیم...خلاصه یکی به ما گفت شلوار کردی بپوشین از بالا پشتبوم بپرین رو ماسه ها مثل چتر نجات آروم آروم میایین پایین...
هیچی دیگه ماهم اوشکول اوشکول هف هش نفری رفتیم بالا و سقوط آزاد...حالا اولی با مغز زرپید رو ماسه ها نمیدونم دیگه ما چرا پشت سرش پریدم...
.
حالا بماند تعدادی از دوستان در آسایشگاه روانی زندگی میکنن.
.
چیه خوووووووو ؟
کدومتون بچه بودین حرفا رو باور نمیکردین ؟